مصرع با شروع حرف( م )
مابه محفل عشقت همچو شمع وپروانه
ساز عاشقی دردل،داغ دل به پیشانی
* * *
مثل عکس رخ مهتاب،که افتاده درآب دردلم هستی وبین من وتوفاصله هاست
* * *
مُردیم ازفراقت،ازهجرواشتیاقت بازآ،بهار دل ها!مارا نمانده طاقت
* * *
من ازسکون وتب وانتظار،خسته شدم زمین!ببخش مرامی روم به دنبالش
* * *
من خواب بودم آن زمانی که تورفتی،خداکند بیدار باشم آن زمانی که می آیی به این دیار
* * *
من خواب دیده ام که نمی ماند،این…
* * *
مثل عکس رخ مهتاب،که افتاده درآب دردلم هستی وبین من وتوفاصله هاست
* * *
مُردیم ازفراقت،ازهجرواشتیاقت بازآ،بهار دل ها!مارا نمانده طاقت
* * *
من ازسکون وتب وانتظار،خسته شدم زمین!ببخش مرامی روم به دنبالش
* * *
من خواب بودم آن زمانی که تورفتی،خداکند بیدار باشم آن زمانی که می آیی به این دیار
* * *
من خواب دیده ام که نمی ماند،این…
مابه محفل عشقت همچو شمع وپروانه
ساز عاشقی دردل،داغ دل به پیشانی
ساز عاشقی دردل،داغ دل به پیشانی
* * *
مثل عکس رخ مهتاب،که افتاده درآب
دردلم هستی وبین من وتوفاصله هاست
دردلم هستی وبین من وتوفاصله هاست
* * *
مُردیم ازفراقت،ازهجرواشتیاقت
بازآ،بهار دل ها!مارا نمانده طاقت
بازآ،بهار دل ها!مارا نمانده طاقت
* * *
من ازسکون وتب وانتظار،خسته شدم
زمین!ببخش مرامی روم به دنبالش
زمین!ببخش مرامی روم به دنبالش
* * *
من خواب بودم آن زمانی که تورفتی،خداکند
بیدار باشم آن زمانی که می آیی به این دیار
بیدار باشم آن زمانی که می آیی به این دیار
* * *
من خواب دیده ام که نمی ماند،این روزگاروحشت ودلتنگی
فرداظهورعشق ووفاداری،فردابهارحضرت موعوداست
فرداظهورعشق ووفاداری،فردابهارحضرت موعوداست
* * *
من درپی امر تو،دمادم
آماده ی زرم کافرانم
آماده ی زرم کافرانم
* * *
من غیراحسان تو،درعالم ندیدم
ای آفتاب روشن صبح امیدم!
ای آفتاب روشن صبح امیدم!
* * *
می آیدآن کسی که هزاران هزاردل
درانتظاربوسه ی گرم نگاه اوست
درانتظاربوسه ی گرم نگاه اوست