مصرع با شروع حرف ( ت )

تاازکدام راه بیایی
مارا،نمازوقبله همان جاست
* * *
تاببینم لحظه ی موعود را
جمعه می شدکاشکی هرروزمن
* * *
تاکی بنشینم به امیدت که بیایی
تاکی بنشینم که بیایی به امیدت؟
* * *
تاکی زهجرروی تو،سوزیم همچو شمع
شب ها به یادروی تووگفت وگوی تو؟
* * *
تانهادیم سرخویش به خاک قدمت
تاج بخش است به شاهان جهان،افسرما
* * *
تمام آرزوهایم به پایت خاک…
تاازکدام راه بیایی
مارا،نمازوقبله همان جاست
* * *
تاببینم لحظه ی موعود را
جمعه می شدکاشکی هرروزمن
* * *
تاکی بنشینم به امیدت که بیایی
تاکی بنشینم که بیایی به امیدت؟
* * *
تاکی زهجرروی تو،سوزیم همچو شمع
شب ها به یادروی تووگفت وگوی تو؟
* * *
تانهادیم سرخویش به خاک قدمت
تاج بخش است به شاهان جهان،افسرما
* * *
تمام آرزوهایم به پایت خاک شد،اما
سراپایم تمنّا می شود،وقتی که می آیی
* * *
تمام سهم نگاهم ،ازآسمان وزمینی
تمام داروندارم«خداکندکه بیایی»
* * *
تندیس رأفتی و،زگنجینه ی ظهور
ازچیست،نازنین!که سخاوت نمی کنی؟
* * *
توآفتاب وجودی،بتاب برگل وخار
مدار سایه ی رأفت زآفرینش،باز
* * *
توازتباربهشتی،توازعشیره ی عشقی
تونیستی وکسی نیست،خوب من!برگرد
* * *
تومی رسی مثل ماه روشن،به زیرپایت ستاره جاری
وازدودست همیشه سبزت،گل ونسیم بهاره جاری
* * *
توهمان جلوه ی مهری،که درآفاق وجود
هیچ سرنیست که درآن، همه سودای تونیست
مارا،نمازوقبله همان جاست
* * *
تاببینم لحظه ی موعود را
جمعه می شدکاشکی هرروزمن
* * *
تاکی بنشینم به امیدت که بیایی
تاکی بنشینم که بیایی به امیدت؟
* * *
تاکی زهجرروی تو،سوزیم همچو شمع
شب ها به یادروی تووگفت وگوی تو؟
* * *
تانهادیم سرخویش به خاک قدمت
تاج بخش است به شاهان جهان،افسرما
* * *
تمام آرزوهایم به پایت خاک شد،اما
سراپایم تمنّا می شود،وقتی که می آیی
* * *
تمام سهم نگاهم ،ازآسمان وزمینی
تمام داروندارم«خداکندکه بیایی»
* * *
تندیس رأفتی و،زگنجینه ی ظهور
ازچیست،نازنین!که سخاوت نمی کنی؟
* * *
توآفتاب وجودی،بتاب برگل وخار
مدار سایه ی رأفت زآفرینش،باز
* * *
توازتباربهشتی،توازعشیره ی عشقی
تونیستی وکسی نیست،خوب من!برگرد
* * *
تومی رسی مثل ماه روشن،به زیرپایت ستاره جاری
وازدودست همیشه سبزت،گل ونسیم بهاره جاری
* * *
توهمان جلوه ی مهری،که درآفاق وجود
هیچ سرنیست که درآن، همه سودای تونیست