بهار منتظران ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي ديواره هاى فاصله،تشكيل می شوند خورشيدهاى روشن ايام نقره فام شب بال۸۲۳۰;
برای آمدنت زود هم دیر است ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي گفتند یار رفته سفر باز میرسد بیش از هزار سال گذشت و۸۲۳۰;
آدينه كه مي شود ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي بارالها! چگونه باور كنم نبودنش را وقتي كه محبت دستي نوازشگر در۸۲۳۰;
پروردگارا ! و از تو مى… ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامى كه بنده و پيامبرت۸۲۳۰;
پروردگارا ! بر محمد و خاندانش… ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي پروردگارا ! بر محمد و خاندانش درود فرست و عذابى كه براى۸۲۳۰;
اى امید بى پناهان ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي موعودا! دیرهنگامى است كه چشمان انتظار به راهت دوخته و جان و۸۲۳۰;
عریضه ها را چاه كجا مىبرد؟ ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي خاموشتر از چراغ مرگیم روشنتر از آفتاب كجایى؟ عقربكهاى ساعت، تا كى۸۲۳۰;
دلم را آهسته حمل کنید، شكستنیست! ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي سلام آقا جان! باز هم جمعه رنگ خون شد و من، هنوز۸۲۳۰;
آبشار نقرهای ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي صدای زیبای آبشار نقرهای را با همین گوشهای تیزم میشنوم. گویی که۸۲۳۰;
یا صاحب الزمان ! ... ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي یا صاحب الزمان ! داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی۸۲۳۰;
مسیح هم در نماز به تو… ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ قطعه ادبي گویند وقتی كه مسیح بیاید، صلیب ها را خواهد شكست و دجال۸۲۳۰;
به نامت أین الرجبیون را می… ۱۴۰۱/۱۱/۱۱ قطعه ادبي شب دروازه های آسمان باز بود و به نامت أین الرجبیون۸۲۳۰;