همیشه پای یک انسان در میان است.
اگر منصفانه نگاه کنیم، مییابیم که دلیل اصلی بحران آب، رفتار نامناسب ما در برابر این مایع حیاتی است.
راوی: اما چرا بارندگی در سالهای اخیر کم شده؟ نظرات متعددی در مورد خشکسالی و نباریدن بارون وجود داره. بعضی میگن: «ابرها زیر پاشون رو نگاه میکنن و وقتی ببینن درختی نیست، اونها هم نمیبارن.» گروهی دیگه معتقدن: «تغییرات جوی و گرم شدن زمین، به دلیل گسترش کارخانه های آلاینده و پاره…
راوی: اما چرا بارندگی در سالهای اخیر کم شده؟ نظرات متعددی در مورد خشکسالی و نباریدن بارون وجود داره. بعضی میگن: «ابرها زیر پاشون رو نگاه میکنن و وقتی ببینن درختی نیست، اونها هم نمیبارن.» گروهی دیگه معتقدن: «تغییرات جوی و گرم شدن زمین، به دلیل گسترش کارخانه های آلاینده و پاره…
اگر منصفانه نگاه کنیم، مییابیم که دلیل اصلی بحران آب، رفتار نامناسب ما در برابر این مایع حیاتی است.
راوی: اما چرا بارندگی در سالهای اخیر کم شده؟ نظرات متعددی در مورد خشکسالی و نباریدن بارون وجود داره. بعضی میگن: «ابرها زیر پاشون رو نگاه میکنن و وقتی ببینن درختی نیست، اونها هم نمیبارن.» گروهی دیگه معتقدن: «تغییرات جوی و گرم شدن زمین، به دلیل گسترش کارخانه های آلاینده و پاره شدن لایه اُزون باعث بارش کم ابرها شده.»
عده ای دیگه ای هم بر این باورند که: «به دلیل گسترش گناه، نعمت های الهی زائل شده و بارون دیگر نمی باره.» خلاصه هر کدوم از این عوامل رو که دخیل بدونیم، باید بپذیریم عامل این خشکسالی خود ما هستیم.
و اگر نه خدا که همون خداست و ابر و آسمون هم همون ابر و آسمون، چیزی که این وسط تغییر پیدا کرده ما انسانها و روش برخورد ما با طبیعته. اما چه چیزی در درون ما تغییر کرده که باعث بروز اینگونه رفتارها شده؟ ما چه تفاوتی نسبت به گذشته خودمون یا نسبت به والدین و نسلهای قبلیمون پیدا کردیم؟
پاسخ یک کلمه است. دلهای ما، دیگه مثل قبل نیست. در نتیجه رفتار ما هم تغییر پیدا کرده. احتمالاً جملاتی از این قبیل رو بارها شنیدین که: «یادش به خیر قدیما، دلهامون مهربون تر، صمیمی تر و سبزتر بود. اما حالا برادر از برادر خبر نداره.» پس باید فکری به حال دلهامون بکنیم. چون وقتی دل آباد نباشه، فکر و رفتار هم درست عمل نمیکنه.
راوی: اما چرا بارندگی در سالهای اخیر کم شده؟ نظرات متعددی در مورد خشکسالی و نباریدن بارون وجود داره. بعضی میگن: «ابرها زیر پاشون رو نگاه میکنن و وقتی ببینن درختی نیست، اونها هم نمیبارن.» گروهی دیگه معتقدن: «تغییرات جوی و گرم شدن زمین، به دلیل گسترش کارخانه های آلاینده و پاره شدن لایه اُزون باعث بارش کم ابرها شده.»
عده ای دیگه ای هم بر این باورند که: «به دلیل گسترش گناه، نعمت های الهی زائل شده و بارون دیگر نمی باره.» خلاصه هر کدوم از این عوامل رو که دخیل بدونیم، باید بپذیریم عامل این خشکسالی خود ما هستیم.
و اگر نه خدا که همون خداست و ابر و آسمون هم همون ابر و آسمون، چیزی که این وسط تغییر پیدا کرده ما انسانها و روش برخورد ما با طبیعته. اما چه چیزی در درون ما تغییر کرده که باعث بروز اینگونه رفتارها شده؟ ما چه تفاوتی نسبت به گذشته خودمون یا نسبت به والدین و نسلهای قبلیمون پیدا کردیم؟
پاسخ یک کلمه است. دلهای ما، دیگه مثل قبل نیست. در نتیجه رفتار ما هم تغییر پیدا کرده. احتمالاً جملاتی از این قبیل رو بارها شنیدین که: «یادش به خیر قدیما، دلهامون مهربون تر، صمیمی تر و سبزتر بود. اما حالا برادر از برادر خبر نداره.» پس باید فکری به حال دلهامون بکنیم. چون وقتی دل آباد نباشه، فکر و رفتار هم درست عمل نمیکنه.