حضرت امام مهدي عج در بيانات حضرت زهرا س
نويد حضور و ظهور تك سوار دادگستر هستي، حضرت امام مهدي (عج) پيش از ميلاد آن حضرت از سوي حضرت زهراي مرضيه عليها السلام با سخنان گوناگون داده شده است كه معروفترين اين سخنان حديث گوهر باري به نام «خبر لوح» است.
آبشار سرشار اين شناخت و معرفت در «صحيفة حضرت فاطمه عليها السلام » تجلي يافته است؛ مجموعه مطالب و احاديثي كه از اسرار الهي محسوب ميشود و فقط در…
آبشار سرشار اين شناخت و معرفت در «صحيفة حضرت فاطمه عليها السلام » تجلي يافته است؛ مجموعه مطالب و احاديثي كه از اسرار الهي محسوب ميشود و فقط در…
نويد حضور و ظهور تك سوار دادگستر هستي، حضرت امام مهدي (عج) پيش از ميلاد آن حضرت از سوي حضرت زهراي مرضيه عليها السلام با سخنان گوناگون داده شده است كه معروفترين اين سخنان حديث گوهر باري به نام «خبر لوح» است.
آبشار سرشار اين شناخت و معرفت در «صحيفة حضرت فاطمه عليها السلام » تجلي يافته است؛ مجموعه مطالب و احاديثي كه از اسرار الهي محسوب ميشود و فقط در اختيار اهل بيت عليهم السلام از حضرت امام علي عليه السلام تا امام مهدي (عج) قرار داشته است.
در اين ميان برخي از اصحاب والا قدر كه از آشنايان با معارف ناب محمدي صلّي الله عليه و آله و شيفتگان خاندان نبوي بودهاند، آگاهي هاي آسماني را نصيب خود ساختهاند كه از آن ميان به جابر بن عبدالله انصاري ميتوان اشاره كرد.
او نقل ميكند كه روزي در محضرحضرت فاطمه زهراي اطهر عليها السلام بودم كه صحيفهاي نوراني ديدم. سؤال كردم اين چه نوشتاري است، فرمود:
«هذا لوح اهداهُ الله الي رسول الله صلّي الله عليه و آله فيه اسم ابي و اسم بعلي و اسم اِبْنَيّ و اسماء الاوصياء من ولدي فاعطا فيه ليَسُرّني»؛
اين كتابي است كه خدا آن را به پيامبر هديه فرمود. در اين نوشتار نام پدرم و شوهرم و اسم دو فرزندم و اماماني كه همه از فرزندان من هستند، وجود دارد. رسول خدا آن را به من عطا كرد تا مرا مسرور و شادمان سازد.
گفتم: در اين كتاب دوازده نام ثبت شده است، آنها اسامي چه كساني است؟
حضرت فاطمه زهرا عليها السلام فرمود:
«هذه اسماء الاوصياء اوّلهم ابن عمّي واحد عشر من ولدي و آخر هم القائم»[1]؛
اين نامهاي جانشينان پيامبر- است، اول آنها علي عليه السلام پسر عموي من و يازده فرزندان او كه همه از نسل من هستند و آخرين آنها، حضرت قائم عليه السلام است.
در برخي از اخبار و روايات، پس از بيان ماجراي «خبر لوح» به نسخه برداري جابر اشاره كرده و از تطبيق آن چه جابر در دست دارد با لوحي كه حضرت امام محمد باقر عليه السلام نزد خود دارد سخن گفته شده است. سپس به اين عبارت صراحت دارد كه در لوح از قول خداوند تبارك و تعالي نوشته شده است:
«... با فرزند او (امام حسن عسكري عليه السلام )، «محمد» كه رحمت است براي جهانيان، سعادت را به اوج ميرسانم.» كمال موسي، شوكت عيسي، شكيبايي ايوب با اوست. در زمان (غيبتِ) او دوستان من خوار و زبون ميشوند و سرهاي آنها همچون سرهاي ترك و ديلم به پيش اين و آن به رسم هديه فرستاده ميشود، كشته ميشوند، سوزانيده ميشوند و همواره در ترس و وحشت و اضطراب به سر ميبرند. زمين با خونشان رنگين گردد، زنانشان در سوگ آنها گريان و نالان شوند، آنها دوستان حقيقي من هستند كه به وسيلة آنها فتنههاي تيره و تار را دفع كنم و به وسيلة آنان اضطرابها و تشويشها را برطرف سازم و گرفتاريها را رفع نمايم و بندها را فروگشايم. بر آنها باد صلوات و درود و رحمت از پروردگارشان و آنهايند هدايت يافتگان.»[2]
يـا رب كـه كارها همه گردد به كام ما نور حضور خـويش فروزد امام ما
مـا بـادة مـحـبّت او نـوش كـردهايـم اي بـيخـبر ز لذّت شرب مدام ما
هرگز نميرد آن كه از اين باده زنده شد ثبت است بـر جريدة عالم دوام ما
اي بـاد اگر بـه كـوي امام زمان رسي زينهار عرضه دار به پيشش پيام ما
محمود بن لبيد ميگويد پس از رحلت حضرت رسول خدا صلّي الله عليه و آله فاطمه را در كنار قبر حضرت حمزه، در احد در حال عزاداري وگريه مشاهده كردم، فرصت را غنيمت شمردم، به محضر او رفتم و پرسيدم:
آيا براي امامت حضرت امام علي عليه السلام از سخنان حضرت رسول اكرم صلّي الله عليه و آله ميتوان دليلي آورد؟
آن حضرت سخن خود را با اين عبارت شروع كرد:
«و اعجباه انسيتم يوم غدير خم؟»؛
شگفتا! آيا حادثة عظيم غديرخم را فراموش كردهايد؟!
سپس سخن جامع و كامل پيامبر صلّي الله عليه و آله را دربارة حضرت علي عليه السلام بيان فرمود. آنگاه با پرسش ديگر من، اين عبارات زرّين و مهر آفرين را بيان نمود:
«قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار ميكردند و از عترت رسول خدا اطاعت مينمودند، دو نفر هم با يكديگر اختلاف نميكردند و امامت همان گونه كه رسول خدا معرفي فرمود از حضرت علي عليه السلام تا حضرت قائم (عج) فرزند نهم امام حسين عليه السلام پشت به پشت و نسل به نسل تداوم مييافت.»[4]
شناخت ديرينة زهراي مرضيه عليها السلام نسبت به فرزند عزيز خود و آيندة عالمگير او وسعتي بسيار دارد به گونهاي كه رواياتي نيز از سوي راويان اهل سنت در اين باره به چشم ميخورد كه از آن ميان ميتوان به اين حديث اشاره كرد كه رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به دخت دلبند خود فرمود:
«اي فاطمه! سوگند به خداوندي كه مرا به حق برانگيخت، مهدي اين امت از اين دو (حسن و حسين) است، چون دنيا پر از هرج و مرج شد، فتنهها همه جا را فرا گرفت، راهها ناامن گرديد، گروهيبرگروهي شبيخون زدند، بزرگان بر زيردستان ترحم نكردند، كوچكها احترام بزرگان را رعايت نكردند خداوند در چنين زماني كسي را ميفرستد كه قلعههاي ضلالت را فتح ميكند و دلهاي بسته را ميگشايد و دين را در آخرالزّمان به پا ميدارد چنانكه من در اول زمان به پا داشتم. زمين را پر از عدل و داد كند، چنان كه پر از ستم شده باشد.»[5]
روشناي بينش فاطمي ـ عليها السلام ـ دربارة اميد آفرينش و فرياد رس هستي در سراي سيره و سخن فرزندان آن پاكبانو نيز به خوبي مشاهده ميشود، به گونهاي كه امام مجتبي ـ عليه السلام ـ با عبارت «خوشا به سعادت كسي كه روزگار او را درك كند»، آينة انديشة خود را نسبت به عظمت مهدي موعود ـ عليه السلام ـ نمايان ميسازد و ميفرمايد:
«خيرها همه در آن زمان است، زيرا قائم ما قيام ميكند و تمامي تلخيها و سختيها را از بين ميبرد. در زمان او درندگان با يكدگير سازش ميكنند، زمين گياهان خود را خارج ميكند، آسمان بركاتش را نازل ميكند، گنجهاي نهفته در زمين براي او ظاهر ميشوند، بين شرق و غرب عالم، تحت سلطه و سيطرة او در ميآيد، خوشا به سعادت كسي كه روزگار او را درك كند و اوامر و سخنان وي را گوش دهد.»[6]
و سر سلسلة شهيدان هميه جاويد جهان، امام حسين عليه السلام طلوعي زرّين و بنيادين از آسمان باور خويش نسبت به پور نهمين خود بقيةُ الله، پديدار ميكند و با بيكران ارادت و عشق خود ميفرمايد:
«لَوْ اَدْرَكْتُهُ لُخَدَمتهُ اَيّامُ حَياتي...[7]»؛
اگر زمان او را درك كنم همة عمر به خدمتگزاري وي مشغول ميشوم... كسي كه در زمان غيبت بر آزار و انكاردشمنان، صبر كند، همانند فردي است كه در محضر رسول خدا صلّي الله عليه و آله جهاد ميكند!!
اين شناخت روشنگر در توفان بلاهاي طاقت سوز در سرزمين سرخ هستي، كربلا، نسيم آرامشي چشمگيرگرديد بدانگونه كه امام محمد باقر عليه السلام ميفرمايد:
جدّ عزيزم حسين عليه السلام در آن هنگامة رنج و مصيبت رو به ياران كرد و فرمود:
بهشت بر شما مژده باد، سوگند به خدا پس از ماجراي ما در عاشوراي خونين و بعد از مدتي خداوند، ما و شما را زنده ميكند و به صحنه ميآورد تا قائم ما ظهور كند او از ستمگران انتقام ميكشد و من و شما زنجيرها، بندها و انواع عذابهايي كه ستمگران را به وسيلة آنها عذاب ميكنند، ميبينيم.
شخصي از امام پرسيد: قائم شما كيست؟
حضرت فرمود:
«هفتمين فرزند پسرم محمد باقر عليه السلام است و او «حجة» بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن علي پسرم خواهد بود. كسي كه دوران طولاني غايب ميشود، سپس آشكار شده و جهان را كه پر از ظلم و جور گرديده، لبريز از عدل و داد ميكند.»[8]
آري؛
دانـي كـه چيست دولت روي امام ديدن در كوي او گدايي، بر خسروي گزيدن
گاهي بـه حـضرت او، راز نـهفته گـفتن گـاه از لب شريفش، اسرار دل شنيدن
گـاهي جـهاد كـردن، بـا دشمنان مـلت سـرهاي نـاكسان را در مقدمش بريدن
[3] . شوق مهدي ـ عليه السلام ـ (مجموعه اشعار فقيه والا گوهر ملا محسن فيض كاشاني (ره) دربارة حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ)، ص 83.
[4] . احقاق الحق، ج 21، ص 26 و 27؛ كوكب الدرّي، ج 1، ص 235؛ عوالم المعارف، ج 11، ص 228.
[5] . ذخائر العقبي، ص 136.
[6] . يوم الخلاص، ص 374؛ بشارة الاسلام، ص 81.
[7] . عقدر الدرر، ص 160؛ كمال الدين، ص 317.
[8] . مقتل الحسين مقرم، ص 258.
[9] . شوق مهدي ـ عليه السلام ـ، ص 49.
آبشار سرشار اين شناخت و معرفت در «صحيفة حضرت فاطمه عليها السلام » تجلي يافته است؛ مجموعه مطالب و احاديثي كه از اسرار الهي محسوب ميشود و فقط در اختيار اهل بيت عليهم السلام از حضرت امام علي عليه السلام تا امام مهدي (عج) قرار داشته است.
در اين ميان برخي از اصحاب والا قدر كه از آشنايان با معارف ناب محمدي صلّي الله عليه و آله و شيفتگان خاندان نبوي بودهاند، آگاهي هاي آسماني را نصيب خود ساختهاند كه از آن ميان به جابر بن عبدالله انصاري ميتوان اشاره كرد.
او نقل ميكند كه روزي در محضرحضرت فاطمه زهراي اطهر عليها السلام بودم كه صحيفهاي نوراني ديدم. سؤال كردم اين چه نوشتاري است، فرمود:
«هذا لوح اهداهُ الله الي رسول الله صلّي الله عليه و آله فيه اسم ابي و اسم بعلي و اسم اِبْنَيّ و اسماء الاوصياء من ولدي فاعطا فيه ليَسُرّني»؛
اين كتابي است كه خدا آن را به پيامبر هديه فرمود. در اين نوشتار نام پدرم و شوهرم و اسم دو فرزندم و اماماني كه همه از فرزندان من هستند، وجود دارد. رسول خدا آن را به من عطا كرد تا مرا مسرور و شادمان سازد.
گفتم: در اين كتاب دوازده نام ثبت شده است، آنها اسامي چه كساني است؟
حضرت فاطمه زهرا عليها السلام فرمود:
«هذه اسماء الاوصياء اوّلهم ابن عمّي واحد عشر من ولدي و آخر هم القائم»[1]؛
اين نامهاي جانشينان پيامبر- است، اول آنها علي عليه السلام پسر عموي من و يازده فرزندان او كه همه از نسل من هستند و آخرين آنها، حضرت قائم عليه السلام است.
در برخي از اخبار و روايات، پس از بيان ماجراي «خبر لوح» به نسخه برداري جابر اشاره كرده و از تطبيق آن چه جابر در دست دارد با لوحي كه حضرت امام محمد باقر عليه السلام نزد خود دارد سخن گفته شده است. سپس به اين عبارت صراحت دارد كه در لوح از قول خداوند تبارك و تعالي نوشته شده است:
«... با فرزند او (امام حسن عسكري عليه السلام )، «محمد» كه رحمت است براي جهانيان، سعادت را به اوج ميرسانم.» كمال موسي، شوكت عيسي، شكيبايي ايوب با اوست. در زمان (غيبتِ) او دوستان من خوار و زبون ميشوند و سرهاي آنها همچون سرهاي ترك و ديلم به پيش اين و آن به رسم هديه فرستاده ميشود، كشته ميشوند، سوزانيده ميشوند و همواره در ترس و وحشت و اضطراب به سر ميبرند. زمين با خونشان رنگين گردد، زنانشان در سوگ آنها گريان و نالان شوند، آنها دوستان حقيقي من هستند كه به وسيلة آنها فتنههاي تيره و تار را دفع كنم و به وسيلة آنان اضطرابها و تشويشها را برطرف سازم و گرفتاريها را رفع نمايم و بندها را فروگشايم. بر آنها باد صلوات و درود و رحمت از پروردگارشان و آنهايند هدايت يافتگان.»[2]
يـا رب كـه كارها همه گردد به كام ما نور حضور خـويش فروزد امام ما
مـا بـادة مـحـبّت او نـوش كـردهايـم اي بـيخـبر ز لذّت شرب مدام ما
هرگز نميرد آن كه از اين باده زنده شد ثبت است بـر جريدة عالم دوام ما
اي بـاد اگر بـه كـوي امام زمان رسي زينهار عرضه دار به پيشش پيام ما
گو هـمتي بـدار كـه مـخمور فُـرقتيم شايد برآيد از ميوصل تو كام ما[3]
آيا براي امامت حضرت امام علي عليه السلام از سخنان حضرت رسول اكرم صلّي الله عليه و آله ميتوان دليلي آورد؟
آن حضرت سخن خود را با اين عبارت شروع كرد:
«و اعجباه انسيتم يوم غدير خم؟»؛
شگفتا! آيا حادثة عظيم غديرخم را فراموش كردهايد؟!
سپس سخن جامع و كامل پيامبر صلّي الله عليه و آله را دربارة حضرت علي عليه السلام بيان فرمود. آنگاه با پرسش ديگر من، اين عبارات زرّين و مهر آفرين را بيان نمود:
«قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار ميكردند و از عترت رسول خدا اطاعت مينمودند، دو نفر هم با يكديگر اختلاف نميكردند و امامت همان گونه كه رسول خدا معرفي فرمود از حضرت علي عليه السلام تا حضرت قائم (عج) فرزند نهم امام حسين عليه السلام پشت به پشت و نسل به نسل تداوم مييافت.»[4]
شناخت ديرينة زهراي مرضيه عليها السلام نسبت به فرزند عزيز خود و آيندة عالمگير او وسعتي بسيار دارد به گونهاي كه رواياتي نيز از سوي راويان اهل سنت در اين باره به چشم ميخورد كه از آن ميان ميتوان به اين حديث اشاره كرد كه رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به دخت دلبند خود فرمود:
«اي فاطمه! سوگند به خداوندي كه مرا به حق برانگيخت، مهدي اين امت از اين دو (حسن و حسين) است، چون دنيا پر از هرج و مرج شد، فتنهها همه جا را فرا گرفت، راهها ناامن گرديد، گروهيبرگروهي شبيخون زدند، بزرگان بر زيردستان ترحم نكردند، كوچكها احترام بزرگان را رعايت نكردند خداوند در چنين زماني كسي را ميفرستد كه قلعههاي ضلالت را فتح ميكند و دلهاي بسته را ميگشايد و دين را در آخرالزّمان به پا ميدارد چنانكه من در اول زمان به پا داشتم. زمين را پر از عدل و داد كند، چنان كه پر از ستم شده باشد.»[5]
روشناي بينش فاطمي ـ عليها السلام ـ دربارة اميد آفرينش و فرياد رس هستي در سراي سيره و سخن فرزندان آن پاكبانو نيز به خوبي مشاهده ميشود، به گونهاي كه امام مجتبي ـ عليه السلام ـ با عبارت «خوشا به سعادت كسي كه روزگار او را درك كند»، آينة انديشة خود را نسبت به عظمت مهدي موعود ـ عليه السلام ـ نمايان ميسازد و ميفرمايد:
«خيرها همه در آن زمان است، زيرا قائم ما قيام ميكند و تمامي تلخيها و سختيها را از بين ميبرد. در زمان او درندگان با يكدگير سازش ميكنند، زمين گياهان خود را خارج ميكند، آسمان بركاتش را نازل ميكند، گنجهاي نهفته در زمين براي او ظاهر ميشوند، بين شرق و غرب عالم، تحت سلطه و سيطرة او در ميآيد، خوشا به سعادت كسي كه روزگار او را درك كند و اوامر و سخنان وي را گوش دهد.»[6]
و سر سلسلة شهيدان هميه جاويد جهان، امام حسين عليه السلام طلوعي زرّين و بنيادين از آسمان باور خويش نسبت به پور نهمين خود بقيةُ الله، پديدار ميكند و با بيكران ارادت و عشق خود ميفرمايد:
«لَوْ اَدْرَكْتُهُ لُخَدَمتهُ اَيّامُ حَياتي...[7]»؛
اگر زمان او را درك كنم همة عمر به خدمتگزاري وي مشغول ميشوم... كسي كه در زمان غيبت بر آزار و انكاردشمنان، صبر كند، همانند فردي است كه در محضر رسول خدا صلّي الله عليه و آله جهاد ميكند!!
اين شناخت روشنگر در توفان بلاهاي طاقت سوز در سرزمين سرخ هستي، كربلا، نسيم آرامشي چشمگيرگرديد بدانگونه كه امام محمد باقر عليه السلام ميفرمايد:
جدّ عزيزم حسين عليه السلام در آن هنگامة رنج و مصيبت رو به ياران كرد و فرمود:
بهشت بر شما مژده باد، سوگند به خدا پس از ماجراي ما در عاشوراي خونين و بعد از مدتي خداوند، ما و شما را زنده ميكند و به صحنه ميآورد تا قائم ما ظهور كند او از ستمگران انتقام ميكشد و من و شما زنجيرها، بندها و انواع عذابهايي كه ستمگران را به وسيلة آنها عذاب ميكنند، ميبينيم.
شخصي از امام پرسيد: قائم شما كيست؟
حضرت فرمود:
«هفتمين فرزند پسرم محمد باقر عليه السلام است و او «حجة» بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن علي پسرم خواهد بود. كسي كه دوران طولاني غايب ميشود، سپس آشكار شده و جهان را كه پر از ظلم و جور گرديده، لبريز از عدل و داد ميكند.»[8]
آري؛
دانـي كـه چيست دولت روي امام ديدن در كوي او گدايي، بر خسروي گزيدن
گاهي بـه حـضرت او، راز نـهفته گـفتن گـاه از لب شريفش، اسرار دل شنيدن
گـاهي جـهاد كـردن، بـا دشمنان مـلت سـرهاي نـاكسان را در مقدمش بريدن
مهرش به دل نهفتن، رازش به كس نگفتن تا بعد از آن به نقشي در دستخودگزيدن[9]
[1] . اصول كافي، ج 1، ص 537؛ كتاب عوالم، ج 11، ص 615؛ امالي صدوق، ص 182؛ تفسير البرهان، ج 2، ص 123.
[2] . احتجاج طبرسي، ص 67؛ الزام الناصب، ج 1، ص 213؛ بحار الانوار، ج 36، ص 195؛ غيبت طوسي، ص 93.[3] . شوق مهدي ـ عليه السلام ـ (مجموعه اشعار فقيه والا گوهر ملا محسن فيض كاشاني (ره) دربارة حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ)، ص 83.
[4] . احقاق الحق، ج 21، ص 26 و 27؛ كوكب الدرّي، ج 1، ص 235؛ عوالم المعارف، ج 11، ص 228.
[5] . ذخائر العقبي، ص 136.
[6] . يوم الخلاص، ص 374؛ بشارة الاسلام، ص 81.
[7] . عقدر الدرر، ص 160؛ كمال الدين، ص 317.
[8] . مقتل الحسين مقرم، ص 258.
[9] . شوق مهدي ـ عليه السلام ـ، ص 49.