0%
جمعه ، ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

پرتال تخصصی تبیان مهدویت

تبیان مهدویت ، بزرگترین پایگاه اینترنتی مهدویت

طول عمر و تعالیم دینی قسمت اول

طول عمر و تعالیم دینی قسمت اول
فرهنگ و ادبیات و آثار برجای مانده از ملتها و آیینها نشان می دهد که عمر طولانی، در میان اقوام مختلف، در طول تاریخ مطرح بوده است. انسان در موقعیتی طبیعی و سالم، از مرگ و نیستی می گریزد و می خواهد جاودان بماند و از نعمتها و امکانات بیشترین استفاده را ببرد و از انواع لذتها بهره مند شود و به همه آرزوها و خواسته های خود برسد. از…
فرهنگ و ادبیات و آثار برجای مانده از ملتها و آیینها نشان می دهد که عمر طولانی، در میان اقوام مختلف، در طول تاریخ مطرح بوده است. انسان در موقعیتی طبیعی و سالم، از مرگ و نیستی می گریزد و می خواهد جاودان بماند و از نعمتها و امکانات بیشترین استفاده را ببرد و از انواع لذتها بهره مند شود و به همه آرزوها و خواسته های خود برسد. از این رو، عمر طولانی او را خشنود می سازد و زندگی درازمدت را می پسندد.

دینداران و صالحان نیز عمر طولانی را دوست دارند، زیرا فرصت فزونتر برای انجام کارهای نیک بیشتر و گسترش خوبیها و ستیز با بدیها و زشتیها را فراهم می آورد و انسان بیشتر و بهتر می تواند با خدا راز و نیاز و عبادت کند و برای کاستیها و غفلتها آمرزش بخواهد، اندوخته های فزونتر و نفیس تری گرد آورد، به درجات قرب برتری برسد و سرای آخرت را آباد و دلپذیر سازد و دلشاد از این دنیا رخت بربندد و سرفراز از انجام وظیفه با امید به رحمت و عنایت خدا به دیدار او رود و زیستی همیشگی و جاودان یابد.

از این رو، دراز عمری در ابعاد مختلف از سوی جوامع و افراد گوناگون مورد توجه بوده اس ا حیات جاودانه دلمشغولی افرادبسیاری بوده و در افسانه ها و داستانها بازتاب یافته است. آنها که طولانی تر زیسته اند، نظرها را به سوی خود جلب کرده، در فرهنگ ملتها ماندگارتر شده اند و شیوه زندگی آنها به عنوان الگویی برای دیرزیستی به کار رفته است.

کتاب آسمانی قرآن که وحی و سخن حق است و ساحت تعالیم آن از گزاف گویی و اندیشه های باطل و پوچ منزه می باشد، به مسأله دراز عمری اشاره می کند و آن را در امتهای پیشین روندی طبیعی می داند و از نهاد انسان که خواهان عمر دراز است خبر می دهد. و نوید بخش زندگی جاودان پس از مرگ می باشد که بسته به اعمال انسان در این دنیا، می تواند سراسر عذاب و درد و یا آکنده از نعمت و لذت باشد.

قرآن، دراز عمری و یا عمر اندک را وابسته به خواست و اراده خدا می داند و آن را امری بس آسان می شناسد و نمونه های آشکاری از آن را بازگو می کند.

«وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَی حَیَاهٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ»(1)

- (ای پیامبر!) قوم یهود را حریص ترین مردمان (حتی آزمندتر از مشرکان) بر زندگی دنیا می یابی. هر یک از آنان دوست می دارد کاش هزار سال عمر کند. (لیکن) این عمر طولانی اگر هم پدید آید او را از عذاب دور نمی سازد (زیرا) خداوند به کارهایی که آنها انجام می دهند آگاه است.

در این آیه، عمر هزار سال مطرح می باشد، بی آنکه ناممکن و محال شمرده شود، هر چند دراز عمری بی انگیزه درست هیچ ره آوردی برای حیات جاوید ندارد و اگر با بی ایمانی و ظلم و رفتارهای ناانسانی همراه باشد جز بر بار سنگین گناه نمی افزاید و انسان را دوزخی تر میکند و فرجام او را سیاهتر می سازد.

«وَلَکِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ ...»(2)

- ولیکن قرنهایی را پدید آوردیم که در آن مردمان از عمرهای طولانی برخوردار می شدند.

در این آیه، سخن از عمرهای دراز است. جمله «فتطاول علیهم العُمُر» این مفهوم را می رساند، زیرا به معنای آشکاری طول عمر(3) و نیز عمر دراز انسانهاست.(4)

از این رو می توان گفت: روزگاری در گذشته، تاریخ عمرها طولانی بوده، به گونه ای که از قرنها فراتر می رفته است.

«... وَ مَا یُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لَا یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِی کِتَابٍ إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ.»(5)

- هیچ کس به دراز عمری نمی رسد و از عمر کسی کم نمی شود، مگر این که در کتاب (لوح محفوظ خدا) ثبت می باشد، و این کار بر خدا بسی آسان است.

در تفسیر مجمع می خوانیم:

«عمر طولانی به کسی دادن و کاستن از عمر شخصی... برای خدا آسان می باشد و دشوار و محال نیست.»(6)
«أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً...»(7)

- آیا زمین را در نوردیدند (و دورانهای آن را با ژرف اندیشی بررسی نکردند) تا سرگذشت پیشینیان را دریابند، کسانی که (از نظر جسمی و روانی) نیرومندتر بودند.

این آیه از توانمندی انسان در گذشته های دور خبر می دهد و از کشت و زرع و آبادی زمین به دست کسانی که نیرومند و کوشا بودند.

امین الاسلام طبرسی در ذیل این آیه می نویسد:

«لأنّهم کانوا.. أطْوَلَ اَعماراً»(8)

-چون امتهای پیشین عمرهای طولانی تری داشته اند.

1. عمر جاودان
اشاره
افزون بر طول عمر، قرآن عمر جاودان را برای برخی از موجودات و کسان مطرح می کند که گاه به پیش از آفرینش آدم (علیه السلام) مربوط می شود و تا قیامت ادامه می یابد.

الف) شیطان
بر اساس آموزشهای قرآنی، شیطان پیش از خلقت آدم (علیه السلام) وجود داشته است. او سجده بر آدم را برنتافت و از نزد خدا رانده شد. لیکن شیطان از خدا تا روز قیامت مهلت خواست و خدا این آرزوی او را پذیرفت. وی در این مدت که آغاز و انجام آن را جز خدا نمی داند و زمانی طولانی است و چه بسا میلیونها و یا میلیاردها سال به طول انجامد،
بندگان خدا را می فریبد و از راههای ثروت، ریاست و قدرت، لذت جنسی و... مردمان را گمراه می کند:

«قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُون،قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ»(9)

- شیطان گفت: خدایا! تا روزی که مردمان (از گورها) برانگیخته می شوند، فرصتم بده (و مرا نمیران). خدا گفت: به تو مهلت دادیم و تا رستاخیز زنده خواهی ماند.

ب) انسان و سایر جانداران
اشاره
قرآن عمر جاودان را برای انسان و موجودات جاندار دیگر نیز با اراده خداوند، شدنی می داند. نمونه هایی از آنها چنین است:

1. حضرت عیسی (علیه السلام):
«وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَلَکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ... بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا»(10)

- آنان عیسی (علیه السلام) را به قتل نرسانیدند و به صلیب نکشیدند، لیکن امر بر آنها مشتبه شد... خدا او را به سوی خود بالا برد و خداوند عزیز و حکیم است. (ناتوانی بر خدا راه ندارد و همه کارهای او بر اساس حکمتهای پیدا و یا پنهان انجام می گیرد.)

بر اساس این آیه و آیه 55 سوره آل عمران و روایاتی که در تفسیر آنها آمده است، هنگامی که یهودیان با یورش به سوی عیسی (علیه السلام) خواستند او را به قتل برسانند، مردی به سیمای آن حضرت آشکار گردید و آنان او را به صلیب کشیدند و خداوند حضرت عیسی (علیه السلام) را از

میان مردم برگرفت و به آسمان برد.(11)

در تفسیر می خوانیم:

«این باور که خدا شَبَه (چهره ظاهری و بیرونی) عیسی (علیه السلام) را بر شخص دیگر افکند، از قدرت خداست و همه مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند.»(12)

هم اکنون از تولد مسیح (علیه السلام) بیش از دو هزار سال می گذرد، با آنکه زنده است و عمر او را جز خدا کسی نمی داند. هرچند بر اساس قانون کلی آفرینش،(13) سرانجام عیسی (علیه السلام) نیز می میرد و آن حضرت پیشاپیش در آن روز بر خود سلام می فرستد.(14)

بر اساس احادیثی که شیعه و سنی آنها را نقل کرده و هر دو به آن اعتقاد دارند، عیسی (علیه السلام) در پایان تاریخ و همزمان با ظهور امام مهدی (علیه السلام) از آسمان فرود می آید و با آن حضرت بیعت می کند و پشت سر او نماز می خواند و از یاران مهدی (علیه السلام) می باشد و او را در قتل دجال یاری می رساند.(15)

با اینکه تولد عیسی (علیه السلام) 835 سال پیش تر از امام مهدی (علیه السلام) است، همه مسلمانان اعتقاد دارند که او تا آخرالزمان زنده می باشد. بر این اساس، چگونه می توان طول عمر امام مهدی (علیه السلام) را انکار کرد و امری ناشدنی دانست؟!

امام سجاد (علیه السلام):

«فی القائم منّا سُنَنٌ من سُنَنِ الأنبیاء... و اَمّا مِن عیسی فاختلافُ
الناسِ فیه»(16)

- در قائم ما سنتهایی از انبیا جاری است. سنت او از عیسی (علیه السلام) این است که مردمان در حیات و بقای او اختلاف می یابند.

امام باقر (علیه السلام):

«فی صاحب هذا الأمر أربعُ سُنَنٍ من اربعه اَنبیاء... و أمّا من عیسی فیُقال: انّه مات و لَم یَمُت.»(17)

- در صاحب این امر (قیام امام مهدی (علیه السلام) برای گسترش عدل) چهار سنت از چهارتن از پیامبران هست، (همانندی او به) عیسی این

است که گویند: او درگذشته است در حالی که زنده می باشد.

2. حضرت خضر (علیه السلام)
به یقین، حضرت خضر (علیه السلام) از بندگان صالح و برگزیده خداست. عظمت و منزلت او را در برخوردی که با حضرت موسی (علیه السلام) دارد، آشکارا می توان دید، تا آنجا که موسی (علیه السلام) که خود از پیامبران بزرگ طاغوت ستیز است، توان همراهی با او را در خود نمی یابد و از کارهای او در شگفت می ماند. این سرگذشت در سوره کهف آیه های 60 تا 82 آمده است.

گرچه در این که نام اصلی او چیست؟ از پیامبران می باشد یا نه؟ اختلاف است، لیکن عمر او اکنون به بیش از شش هزار سال می رسد.(18) او همیشه زنده است، جایگاه او را کسی نمی داند و چه بسا گاه خود را نشان دهد و انسانهای اصیل و نیک او را دریابند.(19)
در حدیثی می خوانیم:

روزی امام علی (علیه السلام) با امام حسن (علیه السلام) و سلمان به مسجد الحرام درآمد و در آنجا نشست. ناگهان مردی خوش اندام و زیبا که لباسی نیکو بر تن داشت نزد آن حضرت آمد و سؤالهایی کرد و چون پاسخ شنید، یگانگی خدا و رسالت پیامبر را بر زبان آورد و بر امامت جانشینان پیامبر (صلی الله علیه وآله) و به ویژه امام مهدی (علیه السلام) گواهی داد و بر امام علی (علیه السلام) سلام گفت و برخاست و رفت.

حضرت از فرزندش حسن (علیه السلام) خواست او را بنگرد به کجا می رود. مرد تا از مسجد بیرون پا نهاد، ناپدید شد. امام حسن (علیه السلام) آمد و جریان را گفت. امام علی (علیه السلام) فرمود که آن مرد، خضر (علیه السلام) می باشد.(20)

درباره حکمت طول عمر خضر، روایت زیر جالب و آموزنده است:

امام صادق (علیه السلام):

«و اَمّا العَبْدُ الصالح الخضر (علیه السلام)، فانّ الله - تبارک و تعالی - ما طَوَّلَ عُمرَه لِنُبوّه قَدَّرَها له و لا لکتابٍ یُنَزِّلُه علیه، و لا لشریعهٍ یَنْسَخُ بها شریعهَ من کانَ قَبلَها مِنَ الأنبیاء، و لا لإمامهٍ یَلزَمُ عبادَهُ الإقتداءَ بها، و لا لطاعهٍ یَفرِضُها له، بَلی إنّ اللّه - تبارک و تعالی - لمّا کان فی سابقِ علمِه اَن یُقَدِّرَ من عُمر القائم (علیه السلام) فی اَیّام غیبتِه ما یُقدّر و عَلِمَ ما یکون من اَنکار عبادهِ بمقدارِ ذلک العُمر فی الطول، طَوَّلَ عُمرَ العَبدَ الصالح مَن غیر سَبَب اَوجَبَ ذلک الاّ لعلَه الإستِدلال به عَلَی عُمر القائم (علیه السلام)، و لِیَقْطع بذلک حُجّه المُعاندین لئلاّ یکونَ للنّاسِ عَلَی اللّه حجَّه.»(21)

- خداوند عمر بنده صالح خود خضر را که طولانی ساخت، نه برای آن است که او را پیامبر کند و بر او کتاب فرو فرستد و با آیین او شریعت
انبیای پیشین را نسخ کند و نیز برای دادن منصب امامت نیست تا مردمان را به پیروی از او وا دارد و نه برای طاعتی است که بر او واجب سازد.

بلکه، چون خدای متعال خواست عمر قائم (علیه السلام) در زمان غیبت طولانی شود و انکار مردمان را می دانست، عمر خضر (علیه السلام) را طولانی کرد تا به این عمر دراز برهانی برای عمر قائم (علیه السلام) پدید آید و حجت معاندان از میان برود و برای مردمان بر خدا دلیلی نباشد.

3. اصحاب کهف
عمر اصحاب کهف نیز مانند عیسی (علیه السلام) و خضر (علیه السلام)، به عمر جاودان نزدیک است.

«وَلَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَهٍ سِنِینَ وَ ازْدَادُوا تِسْعًا، قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا، لَهُ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ.»(22)

- اصحاب کهف 309 سال در غار (به حالتی چون خواب) ماندند. (ای پیامبر!) بگو: خدایی که پنهان آسمانها و زمین را می داند، داناتر است که آنها چند سال در آنجا درنگ کردند.

در این آیه گمانه زنی شده است که اصحاب کهف 309 سال را در غاری به سر بردند. و این جدا از عمری است که هر یک از آنها زمان ورود به غار داشتند. و در هر صورت، نسبت به مرگ آنها آگاهی قطعی در دست نیست. احتمال زنده بودن طولانی و جاوید آنان قوی به نظر می رسد.

در حدیثی، امام صادق (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که هفت نفر از اصحاب کهف جزء یاران مهدی (علیه السلام) می باشند.(23 و بر این اساس
می توان گفت: بعضی از آنها تا زمان ظهور امام مهدی (علیه السلام) ممکن است زنده باشند و فعال و با نشاط نزد آن حضرت حضور یابند و چه بسا هر کدام سرپرستی بخشی از گیتی را برعهده گیرند



1- سوره بقره (2) آیه 96.
2- 1. سوره قصص (28) آیه 45.
3- 2. راغب اصفهانی: المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم (1404 ه)، ص 312.
4- 3. سیدهاشم حسینی بحرانی: البرهان فی تفسیر القرآن، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان ج 3، ص 229.
5- 4. سوره فاطر (35) آیه 11.
6- أمین الاسلام طبرسی: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، چاپ دوم، ج 7 و 8، ص 631.
7- 1. سوره روم (30) آیه 9.
8- 2. مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 464.
9- 1. سوره حجر (15) آیه های 36 و 37؛ سوره ص (38) آیه های 79 و 80 سوره اعراف (7) آیه های 14 و 15.
10- 2. سوره نساء (4) آیه های 157 و 158.
11- 1. البرهان، ج 1، ص 285.
12- 2. مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 210
13- 3. سوره الرحمان (55) آیه 26.
14- 4. سورهٔ مریم (19) آیه 33.
15- 5. برای توضیح بیشتر، ر.ک: مهدی (علیه السلام) در سنت نبوی، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام)، ص 79.
16- 1. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء (بیروت، 1403 ه)، چاپ دوم، ج 51، ص 217.
17- 2. همان.
18- 3. علی اکبر مهدی پور: راز طول عمر امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) (از دیدگاه علم و ادیان)، انتشارات طاووس بهشت، چاپ سوم آبان 1378، صص 95-91 .
19- 4. ابو جعفر محمد بن الحسن الطوسی: کتاب الغیبه، مؤسسه المعارف الاسلامیه (قم) الطبع المحققه: الأولی، 1411 ه، ص 110.
20- 1. کمال الدین، صص 313 - 315.
21- 2. کمال الدین، ص 357؛ بحار، ج 51، ص 222 و 223.
22- 1. سوره کهف (18) آیه های 25 و 26.
23- 2. سید مهدی حائری قزوینی: سیمای حضرت مهدی «عج الله تعالی فرجه الشریف» در قرآن (ترجمه المحجه فی مانزل فی القائم الحجه)، نشر آفاق، چاپ اول، 1367، ص 62.


تاریخ و ساعت انتشار :
۱۱:۰۰:۱۶ ~~~ ۱۴۰۰/۰۳/۰۸
دسته بندی :
مقالات و گفتگو های مهدوی
با مهدی

بنر های حاشیه پست

اظهار نظر در مورد طول عمر و تعالیم دینی قسمت اول .::. پرتال تخصصی تبیان مهدویت

*
*
دانلود مستقیم