جامعه

معنای لغویلفظ جامعه، مفرد مؤنث اسم فاعل از ریشه «جمع» است. و در لغت به معنای«توده مردم، گروهی از مردم، مردم یک شهر یا کشور... ». (1)
معنای اصطلاحیبرای جامعه معانی اصطلاحی گوناگون صورت گرفته، ازجمله «وضع و حالت انسان هایی که تحت قانون مشترک زیست می کنند، گروهی از مردم... که به منظور تأمین نیازمندی های مادی و معنوی خود جمع می شوند و روابط و مناسبات اجتماعی میان آنها…
معنای اصطلاحیبرای جامعه معانی اصطلاحی گوناگون صورت گرفته، ازجمله «وضع و حالت انسان هایی که تحت قانون مشترک زیست می کنند، گروهی از مردم... که به منظور تأمین نیازمندی های مادی و معنوی خود جمع می شوند و روابط و مناسبات اجتماعی میان آنها…
معنای لغوی
لفظ جامعه، مفرد مؤنث اسم فاعل از ریشه «جمع» است. و در لغت به معنای«توده مردم، گروهی از مردم، مردم یک شهر یا کشور... ». (1)
معنای اصطلاحی
برای جامعه معانی اصطلاحی گوناگون صورت گرفته، ازجمله «وضع و حالت انسان هایی که تحت قانون مشترک زیست می کنند، گروهی از مردم... که به منظور تأمین نیازمندی های مادی و معنوی خود جمع می شوند و روابط و مناسبات اجتماعی میان آنها برقرار می شود». (2)
استاد مطهری می گوید:
مجموعه ای از افراد انسانی که با نظامات و سنن و آداب و قوانین خاص به یکدیگر پیوند خورده وزندگی دسته جمعی دارند، جامعه را تشکیل می دهند. زندگی
دسته جمعی این نیست که گروهی از انسان ها در کنار یکدیگر و در یک منطقه زیست کنند و از یک آب وهوا و یک نوع مواد غذایی استفاده نمایند. درختان یک باغ نیز در کنار یکدیگر زیست می کنند و از یک آب وهوا و یک نوع مواد غذایی استفاده می نمایند، اما زندگی اجتماعی ندارند و جامعه تشکیل نمی دهند. (3)
از مطالب فوق نتیجه می گیریم که در تعریف جامعه محدوده مکانی، زمانی، نژاد و حرفه رکن محسوب نمی شود و به طور جمع بندی در تعریف اصطلاحی جامعه می توان گفت: گروهی از انسان ها که با یکدیگر روابط متقابل داشته و اهداف مشترکی را دنبال نموده و انتظار رفتار مشترکی از یکدیگر دارند. بنابراین جامعه منتظر آخرالزمانی، مجموعه ای از افراد دارای مذهب تشیع بشرند که منتظر دوازدهمین امام معصومند و رفتار مشترکی را در راستای انتظار از یکدیگر توقع دارند.
1- . فرهنگ عمید، ص451.
2- . مبانی جامعه شناسی، ص74.
3- . مجموعه آثارشهیدمطهری، ج 2، ص331.