اجتماع
معنای لغوی«اجتماع به معنای گردآمدن، تجمع، اجماع، نزدیکی جسمی به جسم دیگر، سازگاری نمودن و… آمده است». (۱)
معنای اصطلاحیدر اصطلاح جامعه شناسی عبارت است از: «گونه ای از زندگی افراد انسانی که بر اساس روابط شخصی و منزلت های مبتنی بر رسوم و هنجارها جریان می یابد. در اجتماع، همدلی
کنش های مبتنی بر ارتباطات شخصی و صمیمیت وجه اصلی زندگی گروهی است». (۲)
همچنان که خداوند می فرماید: {یأَیهُّا النَّاسُ إِنَّا…
معنای اصطلاحیدر اصطلاح جامعه شناسی عبارت است از: «گونه ای از زندگی افراد انسانی که بر اساس روابط شخصی و منزلت های مبتنی بر رسوم و هنجارها جریان می یابد. در اجتماع، همدلی
کنش های مبتنی بر ارتباطات شخصی و صمیمیت وجه اصلی زندگی گروهی است». (۲)
همچنان که خداوند می فرماید: {یأَیهُّا النَّاسُ إِنَّا…
معنای لغوی
«اجتماع به معنای گردآمدن، تجمع، اجماع، نزدیکی جسمی به جسم دیگر، سازگاری نمودن و… آمده است». (1)
معنای اصطلاحی
در اصطلاح جامعه شناسی عبارت است از: «گونه ای از زندگی افراد انسانی که بر اساس روابط شخصی و منزلت های مبتنی بر رسوم و هنجارها جریان می یابد. در اجتماع، همدلی
کنش های مبتنی بر ارتباطات شخصی و صمیمیت وجه اصلی زندگی گروهی است». (2)
همچنان که خداوند می فرماید: {یأَیهُّا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمُ مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثی وَ جَعَلْنَاکمُ شُعُوبًا وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُواْ…. } (3)
تا آنجا که به مسئله حفظ مجتمع از تفرق و انشعاب اشاره نموده و می فرماید: {وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ … وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیناتُ}. (4)
و آیاتی دیگر که به طور مطلق مردم را به اصل اجتماع و اتحاد دعوت می کند. (5)
از بررسی واژه اجتماع چنین به دست می آید که اجتماع حاصل ارتباط میان افراد است. انسان ناگزیر از این ارتباط است و زندگی اجتماعی، مطابق با فطرت انسان است و تاریخچه آن به خلقت بشر برمی گردد.
1- . لغت نامه دهخدا، ج1، ص1049.
2- . دایرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، ج1، ص39.
3- . «ای مردم، ما شما را از نری و ماده ای بیافریدیم. و جماعت ها و قبیله ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید...»؛ (حجرات(49)، 13).
4- . «باید از شما... مردم را به سوی خیر دعوت نموده... و شما مانند آن اقوام مباشید که فرقه فرقه شدند»؛( آل عمران(3)، 105).
5- . ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص150.