نگاه ژئوپلیتیک به روایات آخرالزمان (۳)
نویسنده : حاتم جدیدی
۴ـ نام و نسب سفیانی
سفیانی شخصی زشترو و از نسل بنی امیه، ابوسفیان و یزید است که درباره نام، نسب و سیمایش از حضرت علی(ع) نقل شده که فرمودند: «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان یابس (خشکی) بیرون میآید، او مردی متوسط القامه، صورتش وحشتناک و سرش ضخیم و آبلهرو است. اگر او را ببینی خیال میکنی که یک چشمی است. اسمش عثمان و پدرش…
نویسنده : حاتم جدیدی
۴ـ نام و نسب سفیانی
سفیانی شخصی زشترو و از نسل بنی امیه، ابوسفیان و یزید است که درباره نام، نسب و سیمایش از حضرت علی(ع) نقل شده که فرمودند: «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان یابس (خشکی) بیرون میآید، او مردی متوسط القامه، صورتش وحشتناک و سرش ضخیم و آبلهرو است. اگر او را ببینی خیال میکنی که یک چشمی است. اسمش عثمان و پدرش عنبسه و او از اولاد ابوسفیان است. او خروج میکند و به زمین آرام میآید و بر منبر آن مینشیند».
به تصریح روایات معتبر او اولین نشانه حتمی و قطعی ظهور است. او هرگز سر به بندگی خداوند نساییده است و زنازاده و دشمن اهل بیت(ع) و پیروان ایشان است. البته او در مقطعی برای بهرهمندی از همراهی غربیان صلیب به گردن میآویزد. (۱۲)
بنابر مشهور نام سفیانی «عثمان بن عنبسه» و لقبش «سفیانی» است. او از تبار ابوسفیان است. سفیانی از بطن هند جگرخواره، به نقلی از صلب یزید بن معاویه و به نقلی دیگر از تبار عقبـه بن ابیسفیان و بر اساس نقل سوم از تبار خالدبن یزید بن ابی سفیان است. شیخ صدوق با سند صحیح از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: «اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین انسانها را دیدهای، او بور، سرخ روی، و زاغ چشم است». امیرمؤمنین(ع) در همین رابطه میفرماید: «پسر هند جگرخواره از «وادی یابس» خروج میکند، او مردی میانبالا، دارای چهرهای وحشتناک، سرستبر و آبله روی میباشد، چون او را ببینی او را یک چشم میپنداری».در احادیث عامه (اهل سنّت) آمده است: «سفیانی از تبار خالدبن یزیدبن ابی سفیان، سرستبر، در چهرهاش آثار آبله و در چشمش نقطه سپیدی است». (۱۳)
۵ ـ مختصات شورش سفیانی
سفیانی پس از تسلط بر ژئوپلیتیک شام، تلاش میکند تا حوزه سلطه ژئوپلیتیکی خود را به خاورمیانه گسترش دهد.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: ( مردی از درون دمشق خروج میکند که او را سفیانی گویند؛ پیروانش از تیره کلب هستند، آنقدر کشتار میکند، که حتی شکم زنان را میشکافد و کودکان را از دم تیغ میگذراند. (۱۴) )
در این روایت اشاره به حمایت بنی کلب از سفیانی شده است. تیره بنی کلب که به عنوان دائیان سفیانی در روایات از آنها یاد شده است. (۱۵) در حال حاضر به عنوان پیروان فرقه دروزی در سوریه، لبنان ، اردن و فلسطین پراکندهاند.
پیامبر اکرم میفرمایند: ( سفیانی با ۳۶۰ سوار شورش میکند تا اینکه به دمشق میرسد و در ماه رمضان هم بیست هزار نفر از قبیله بنیکلب با او بیعت میکنند. (۱۶) ) حمایت منطقهای از سفیانی، در این روایات بیان شده است.
(یخرج السفیانی فی ستین و ثلاثمئه حتی یاتی دمشق. فلا یاتی علیهم شهر رمضان حتی یبایعه من کلب ثلاثون الفاً. فیبعث جیشاً الی العراق فیقتل بالزوار مئه الف،و ینجرون الی الکوفه فینهبونها. (۱۷) )
سفیانی با ۳۶۰ اسب سوار حرکت کرده وارد دمشق میشود و ماه رمضان فرا نمیرسد جز اینکه سی هزار نفر از قبیله کلب با او بیعت میکنند. آنگاه سپاه مجهزی را به عراق ارسال میدارد و صد هزار نفر را در بغداد طعمه شمشیر میسازد. سپس دامنه جنگ به سوی کوفه کشیده میشود و شهر کوفه به دست آنها تاراج میشود.
در این روایات شکلگیری و مراحل گسترش جریان سفیانی در خاورمیانه بیان گردیده است.
تجهیز شدن سپاه سفیانی به ۳۶۰ سوار، نشان از تجهیز و تدارکات قبلی این جریان میباشد. در واقع جریان زمینه ساز سفیانی، قبل از خروج وی مقدمات حمایت از وی را فراهم نموده است تا زمانی که وی خروج میکند، ۳۶۰ سوار از وی حمایت میکند، که میتواند منظور از سوار، واحد نظامی امروزی یا وسایل جنگی امروزی باشد.
تجهیز سپاه سفیانی و خبر از آن در روایات، الزاماً سلطه و غلبه سفیانی را قطعی نمیداند، بلکه اطلاعات استراتژیکی است برای ما جهت مقابله با جریان سفیانی قبل از شکلگیری آن.
اینکه در روایات احتمال ظهور حضرت را بدون خروج سفیانی و علائم حتمی ممکن دانستهاند و مسئله بداء را مطرح نمودهاند، گویای این احتمال میباشد. (۱۸) در واقع ما میتوانیم با بستر سازی ظهور و ایجاد شرایط ظهور و مقابله با دشمنان حضرت و خاموش کردن جریان آن در نطفه، شرایط ظهور حضرت را تسهیل نماییم و از گسترش جریان سفیانی درمنطقه جلوگیری نماییم.
* قرقیسیا
اندکی پس از مسلط شدن سفیانی بر شام، در منطقه قرقیسیا (منطقه مرزی کشورهای عراق، ترکیه و سوریه و نزدیک شهر دیرالزور)، گنج و ثروت قابل توجهی (که ممکن است جواهرات، معادن کانی ارزشمند یا نفت و امثال آن باشد) نمایان میشود. سپاهیان بیشماری از آسیای میانه و ترکیه (ترکها)، اروپا (رومیان)، عراق، مصر و ...به این منطقه سرازیر میشوند. جنگ بزرگی در این منطقه رخ میدهد و سفیانی با کشتن حدود صد یا چهارصد هزار نفر فاتحانه رقبای خویش را از میدان بیرون میکند. جنگ به نحوی است که امکان دفن یا انتقال کشتهها وجود ندارد و از همین رو بدن کشتگان، خوراک درندگان میشوند. روایات تأکید میکنند در این جنگ شیعیان حداقل حضور و تلفات را خواهند داشت. این اولین پیروزی سفیانی در خارج از منطقه شام است که پشتوانه اقتصادی حکومت او را تأمین میکند.
* جنایات عراق
سفیانی با به دست آوردن پیروزی در قرقیسیا بر رقبای شرقی و غربی خود و با استفاده از بیثباتی سیاسی موجود در عراق حرکت خود را به مناطق مرکزی عراق شروع میکند. او که در ماه ذیقعده با سپاهی صد و سی هزار نفری به بغداد میرسد. در دهه سوم این ماه در عراق کشتارگاهی به راه میاندازد که بوی خون و تعفن همه جا را فرامیگیرد و تا مدتها دجله رنگ خون به خود دارد. ضمن این ماجرا به بیش از دوازده هزار دوشیزه تجاوز میشود و حداقل شصت هزار نفر در مدتی کمتر از سه هفته تنها روی پل بغداد کشته میشوند. انگیزه سفیانی صرفاً کشتار شیعیان است و برای سر هر شیعه رقمی را به عنوان جایزه تعیین میکند، ولی با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در عراق، مردم حتی به همسایههای خویش نیز رحم نمیکنند و آنها را به اتهام تشیع (که شاید صحت نداشته باشد) میکشند و سر آنان را برای گرفتن هدایای نقدی سفیانی به او تقدیم میکنند. سفیانی مشابه ماجرای بغداد را در کوفه نیز به راه میاندازد با این تفاوت که علاوه بر مردم عادی، هفتاد عالم شیعی به دست او در این شهر به شهادت میرسند و هفتاد هزار دختر را اسیر میکنند. تعداد سپاه سفیانی به هنگام حمله به کوفه هفتاد هزار نفر بیان شده است. او آرام آرام بر تمام عراق مسلط میشود.
* حمله به ایران و عربستان
به دنبال پیروزیهای عراق، سفیانی برای تسلط بر کلّ منطقه خاورمیانه، سپاهش را به سه دسته تقسیم میکند: ـ دستهای در عراق باقی میمانند؛ اینان به طور طبیعی همان جنایات پیشین را ادامه میدهند و به تاراج مردم بیچاره و نفرین شده عراق میپردازند. ـ دستهای به ایران حملهور میشوند؛ اینان تا منطقه اصطخر (شیراز یا اهواز کنونی) پیش میآیند که در آنجا با سپاه خراسانی روبه رو شده و اولین شکست خود را تجربه میکند. ـ دستهای به شبه جزیره عربستان حمله ور میشوند.این دسته به راحتی تا مدینه پیش میآیند و در طول دو روز و سه شب به حریم نبوی نهایت گستاخی را روا میدارند و حرم، مسجد و منبر رسول خدا(ص) را ویران کرده و مسجد را آلوده و نجس میسازند و روی وهابیان را در جسارت به آثار اسلامی سفید و خاطرات واقعه طف را زنده میکنند.همزمان با اقدامات سپاه سفیانی، حکام مکه بیآنکه نگران اقدامات آنان باشند، فرستاده امام عصر(ع) را شهید میکنند. امام عصر(ع) و یاران ایشان در آستانه عاشورا به مکه میآیند و حاکمان مکه را سرنگون میسازند. اخبار ظهور و سلطه بر مکه به گوش همه مردم جهان و خصوصاً سفیانی و سپاهش میرسد. او دوازده هزار نفر از سپاهیانش را که در مدینه به جنایت و تاراج مشغولند روانه مکه میسازد. (۱۹)
۶ ـ بررسی ابعاد ژئواستراتژیک حرکت سفیانی
فتنه جریان سفیانی از استراتژهای مختلفی برخوردار است و با توجه به منطقه خاورمیانه طراحی شده است. الگوی عملکرد سفیانی در آخرالزمان همان روش مقابله جبهه شیطان با انبیاء بوده است. جبهه باطل برای مقابله با مهدویت همواره تلاش داشته است تا بر جغرافیای خاورمیانه سلطه داشته باشد. این استراتژی را در زمان حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع) ، حضرت یعقوب(ع) ،حضرت یوسف(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) ، توسط جبهه باطل و حزب شیطان مشاهده مینماییم.
سلطه قوم منحرف نوح نبی، بر عراق و خاورمیانه بوده است. سلطه نمرود بر عراق و بین النهرین بودهاست. سلطه فرعون، روم و یهودیان بر شام، مصر و فلسطین بوده است. سلطه روم و یهود و بنی امیه نیز در زمان پیامبر اسلام بر شام بوده است. این استراتژی توسط جریان سفیانی برای مقابله با مهدویت دنبال میگردد.
جریان سفیانی چهار قطب اصلی خاورمیانه را هدف میگیرد و گام به گام برای سلطه بر آن پیش میآید. در گام نخست منطقه شام میباشد که پل ارتباطی نهضت مهدویت با جهان میباشد. جریان سفیانی در گام نخست سعی میکند تا ارتباط مهدویت را با خارج از خاورمیانه قطع نماید و این نهضت را در درون منطقه از بین ببرد. حرکت سفیانی از شام در جهت محدود کردن ظهور و نهضت زمینهساز در جغرافیای خاورمیانه است.سفیانی از سالها قبل به تدارک و زمینه سازی و کادر سازی برای مقابله خود مشغول بوده است.
ارتباط بنی کلب با سفیانی و شیوه شکل گیری فرقه دروزیان بواسطه تعالیم و روشهای یهودی، از جمله این زمینهسازیها ست. ارتباطی که میان شیطان و سفیانی در روایات آمده و یارانی که قبل از خروج به سراغ سفیانی میروند، گویای حرکت سازمان یافته و مخفی شیطان در مدیریت نیروهای خود در مقابله با مهدویت میباشد. سوأل استراتژیکی که میتوان مطرح نمود این است که زمانی که نیروهای شیطان در حال زمینه سازی خروج سفیانی هستند، نهضت زمینه ساز و دولت ممهد چه استراتژی برای مقابله با آن دارد؟ یا اساساً متوجه این سازماندهی و تدارک میگردد؟
انتخاب منطقه وادی یابس برای خروج سفیانی اتفاقی نمیباشد. جغرافیای وادی یابس و قرار داشتن میان سوریه، عراق،اردن و فلسطین ، دارای هدف میباشد. بویژه جایگاه اردن در طول تاریخ و در آخرالزمان جای بررسی و تأمل دارد.
سفیانی پس از شام به سراغ عراق میآید. بیشترین جنایات سفیانی در عراق و برعلیه شیعیان و محبان اهلبیت میباشد. علت اهمیت عراق برای سفیانی، قرار داشتن مرکز حکومت حضرت در کوفه میباشد. در واقع سفیانی در یک حرکت پیشگیرانه قبل از تشکیل حکومت حضرت، پایتخت و مرکز حکومت ایشان را تصرف میکند.
قابل تذکر است بیان این پیشگوییها در روایات اهل بیت دلیل بر قطعیت وقوع آن نیست بلکه اهل بیت این حوادث را اطلاع میدهند تا ما قبل از وقوع آن، با آنها مقابله نماییم. جلوی جریان سفیانی را در شام بگیریم، اگر نشد در عراق، اگر نشد در مرز ایران، و نهایتاً اگر کوتاهی ما ادامه داشت لشگر سفیانی در بیداء در زمین فرو خواهد رفت و توسط سپاه حضرت از بین میرود.
سفیانی پس از عراق به سراغ ایران میآید که یکی از اصلیترین مراکز مقابله با جریان اوست. علت مقابله سفیانی با سید خراسانی بسیار جای بررسی دارد. ایران چه جایگاهی در نهضت ظهور و زمینهساز دارد که پس از سلطه سفیانی بر نیمی از خاورمیانه، به سراغ ایران میآید؟
ایران چه ارتباطی با نهضت مقابله با سفیانی دارد که مهمترین جنگ سفیانی بعد از جنگ با حضرت، با ایرانیان است؟
جریان سفیانی بعد از حمله به ایران ، به سمت حجاز میرود تا با حضرت مقابله نماید. روند حرکت سفیانی کاملاً شبیه حرکت بنی امیه در مقابل حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین میباشد. معاویه در زمان حضرت امیر (ع) سلطه برشام را عملیاتی نمود، در زمان امام حسن (ع)، سلطه بر عراق و در زمان یزید ملعون سلطه بر حجاز را رقم زد.
تفاوت در روند حرکت سفیانی و معاویه، در جایگاه ایرانیان در این دو مقطع تاریخی میباشد. در زمان بنی امیه و صدر اسلام ایرانیان در پایینترین سطح قدرت قرار میگیرند تا در معادلات منطقه دخالت نکنند و اعراب امتحان خود را پس دهند. اما در آخرالزمان ایرانیان به اوج قدرت تاریخی خود میرسند و مهمترین نقش را در معادلات منطقه ایفا مینمایند و باعث موفقیت و پیروزی نهضت زمینه ساز میگردند. در واقع آخرالزمان ، زمان امتحان قوم آخرالزمانی ایرانی میباشد.
رویکرد جریان سفیانی در حمله به ایران، ناشی از شناخت جایگاه ایران در نهضت مهدویت و زمینهساز ، از سوی جریان سفیانی دارد. چرا سفیانی در جهت حرکت خود به سمت شمال شام ، یعنی ترکیه یا به سمت اروپا نمیرود؟ چرا به سمت کشورهای قفقاز و روسیه و اروپای شرقی نمیرود؟ چرا مهمترین هدف این جریان تسلط بر کشورهای مهم خاورمیانه، خصوصاً ایران است؟
پی نوشت ها :
۱۲ – مطهری نیا ، محمود ، گفته ها و ناگفته ها درباره سفیانی ( موعود ، ش۹۷ )
۱۳ – مهدی پور ، علی اکبر ، شام در گذر تاریخ ( ماهنامه موعود شماره ۹۸ )
۱۴ – مجلسی ، بحارالانوار ، ج ۵۲ ، ۱۸۶ ؛ ماهنامه موعود ، ش ۹۸ ، ص ۱۸
۱۵ – خوارزمی ، محدثه ، بنی کلب و یاری سفیانی ، ماهنامه موعود ، ص ۳۳ ، ( ش ۹۸ ، ۱۳۸۸ )
۱۶ – سلیمان ، کامل ، یوم الخلاص ، روزگار رهایی ، ص ۶۷۱
۱۷ – الحاوی للفتاوی ، ج ۲ ، ص ۱۳۴
۱۸ – کافی ، ج ۱ ، باب بداء ؛ ارشاد مفید ، ج۲ ، ص۶۰
۱۹ – مطهری نیا ، پیشین
ادامه دارد ...
۴ـ نام و نسب سفیانی
سفیانی شخصی زشترو و از نسل بنی امیه، ابوسفیان و یزید است که درباره نام، نسب و سیمایش از حضرت علی(ع) نقل شده که فرمودند: «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان یابس (خشکی) بیرون میآید، او مردی متوسط القامه، صورتش وحشتناک و سرش ضخیم و آبلهرو است. اگر او را ببینی خیال میکنی که یک چشمی است. اسمش عثمان و پدرش عنبسه و او از اولاد ابوسفیان است. او خروج میکند و به زمین آرام میآید و بر منبر آن مینشیند».
به تصریح روایات معتبر او اولین نشانه حتمی و قطعی ظهور است. او هرگز سر به بندگی خداوند نساییده است و زنازاده و دشمن اهل بیت(ع) و پیروان ایشان است. البته او در مقطعی برای بهرهمندی از همراهی غربیان صلیب به گردن میآویزد. (۱۲)
بنابر مشهور نام سفیانی «عثمان بن عنبسه» و لقبش «سفیانی» است. او از تبار ابوسفیان است. سفیانی از بطن هند جگرخواره، به نقلی از صلب یزید بن معاویه و به نقلی دیگر از تبار عقبـه بن ابیسفیان و بر اساس نقل سوم از تبار خالدبن یزید بن ابی سفیان است. شیخ صدوق با سند صحیح از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: «اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین انسانها را دیدهای، او بور، سرخ روی، و زاغ چشم است». امیرمؤمنین(ع) در همین رابطه میفرماید: «پسر هند جگرخواره از «وادی یابس» خروج میکند، او مردی میانبالا، دارای چهرهای وحشتناک، سرستبر و آبله روی میباشد، چون او را ببینی او را یک چشم میپنداری».در احادیث عامه (اهل سنّت) آمده است: «سفیانی از تبار خالدبن یزیدبن ابی سفیان، سرستبر، در چهرهاش آثار آبله و در چشمش نقطه سپیدی است». (۱۳)
۵ ـ مختصات شورش سفیانی
سفیانی پس از تسلط بر ژئوپلیتیک شام، تلاش میکند تا حوزه سلطه ژئوپلیتیکی خود را به خاورمیانه گسترش دهد.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: ( مردی از درون دمشق خروج میکند که او را سفیانی گویند؛ پیروانش از تیره کلب هستند، آنقدر کشتار میکند، که حتی شکم زنان را میشکافد و کودکان را از دم تیغ میگذراند. (۱۴) )
در این روایت اشاره به حمایت بنی کلب از سفیانی شده است. تیره بنی کلب که به عنوان دائیان سفیانی در روایات از آنها یاد شده است. (۱۵) در حال حاضر به عنوان پیروان فرقه دروزی در سوریه، لبنان ، اردن و فلسطین پراکندهاند.
پیامبر اکرم میفرمایند: ( سفیانی با ۳۶۰ سوار شورش میکند تا اینکه به دمشق میرسد و در ماه رمضان هم بیست هزار نفر از قبیله بنیکلب با او بیعت میکنند. (۱۶) ) حمایت منطقهای از سفیانی، در این روایات بیان شده است.
(یخرج السفیانی فی ستین و ثلاثمئه حتی یاتی دمشق. فلا یاتی علیهم شهر رمضان حتی یبایعه من کلب ثلاثون الفاً. فیبعث جیشاً الی العراق فیقتل بالزوار مئه الف،و ینجرون الی الکوفه فینهبونها. (۱۷) )
سفیانی با ۳۶۰ اسب سوار حرکت کرده وارد دمشق میشود و ماه رمضان فرا نمیرسد جز اینکه سی هزار نفر از قبیله کلب با او بیعت میکنند. آنگاه سپاه مجهزی را به عراق ارسال میدارد و صد هزار نفر را در بغداد طعمه شمشیر میسازد. سپس دامنه جنگ به سوی کوفه کشیده میشود و شهر کوفه به دست آنها تاراج میشود.
در این روایات شکلگیری و مراحل گسترش جریان سفیانی در خاورمیانه بیان گردیده است.
تجهیز شدن سپاه سفیانی به ۳۶۰ سوار، نشان از تجهیز و تدارکات قبلی این جریان میباشد. در واقع جریان زمینه ساز سفیانی، قبل از خروج وی مقدمات حمایت از وی را فراهم نموده است تا زمانی که وی خروج میکند، ۳۶۰ سوار از وی حمایت میکند، که میتواند منظور از سوار، واحد نظامی امروزی یا وسایل جنگی امروزی باشد.
تجهیز سپاه سفیانی و خبر از آن در روایات، الزاماً سلطه و غلبه سفیانی را قطعی نمیداند، بلکه اطلاعات استراتژیکی است برای ما جهت مقابله با جریان سفیانی قبل از شکلگیری آن.
اینکه در روایات احتمال ظهور حضرت را بدون خروج سفیانی و علائم حتمی ممکن دانستهاند و مسئله بداء را مطرح نمودهاند، گویای این احتمال میباشد. (۱۸) در واقع ما میتوانیم با بستر سازی ظهور و ایجاد شرایط ظهور و مقابله با دشمنان حضرت و خاموش کردن جریان آن در نطفه، شرایط ظهور حضرت را تسهیل نماییم و از گسترش جریان سفیانی درمنطقه جلوگیری نماییم.
* قرقیسیا
اندکی پس از مسلط شدن سفیانی بر شام، در منطقه قرقیسیا (منطقه مرزی کشورهای عراق، ترکیه و سوریه و نزدیک شهر دیرالزور)، گنج و ثروت قابل توجهی (که ممکن است جواهرات، معادن کانی ارزشمند یا نفت و امثال آن باشد) نمایان میشود. سپاهیان بیشماری از آسیای میانه و ترکیه (ترکها)، اروپا (رومیان)، عراق، مصر و ...به این منطقه سرازیر میشوند. جنگ بزرگی در این منطقه رخ میدهد و سفیانی با کشتن حدود صد یا چهارصد هزار نفر فاتحانه رقبای خویش را از میدان بیرون میکند. جنگ به نحوی است که امکان دفن یا انتقال کشتهها وجود ندارد و از همین رو بدن کشتگان، خوراک درندگان میشوند. روایات تأکید میکنند در این جنگ شیعیان حداقل حضور و تلفات را خواهند داشت. این اولین پیروزی سفیانی در خارج از منطقه شام است که پشتوانه اقتصادی حکومت او را تأمین میکند.
* جنایات عراق
سفیانی با به دست آوردن پیروزی در قرقیسیا بر رقبای شرقی و غربی خود و با استفاده از بیثباتی سیاسی موجود در عراق حرکت خود را به مناطق مرکزی عراق شروع میکند. او که در ماه ذیقعده با سپاهی صد و سی هزار نفری به بغداد میرسد. در دهه سوم این ماه در عراق کشتارگاهی به راه میاندازد که بوی خون و تعفن همه جا را فرامیگیرد و تا مدتها دجله رنگ خون به خود دارد. ضمن این ماجرا به بیش از دوازده هزار دوشیزه تجاوز میشود و حداقل شصت هزار نفر در مدتی کمتر از سه هفته تنها روی پل بغداد کشته میشوند. انگیزه سفیانی صرفاً کشتار شیعیان است و برای سر هر شیعه رقمی را به عنوان جایزه تعیین میکند، ولی با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در عراق، مردم حتی به همسایههای خویش نیز رحم نمیکنند و آنها را به اتهام تشیع (که شاید صحت نداشته باشد) میکشند و سر آنان را برای گرفتن هدایای نقدی سفیانی به او تقدیم میکنند. سفیانی مشابه ماجرای بغداد را در کوفه نیز به راه میاندازد با این تفاوت که علاوه بر مردم عادی، هفتاد عالم شیعی به دست او در این شهر به شهادت میرسند و هفتاد هزار دختر را اسیر میکنند. تعداد سپاه سفیانی به هنگام حمله به کوفه هفتاد هزار نفر بیان شده است. او آرام آرام بر تمام عراق مسلط میشود.
* حمله به ایران و عربستان
به دنبال پیروزیهای عراق، سفیانی برای تسلط بر کلّ منطقه خاورمیانه، سپاهش را به سه دسته تقسیم میکند: ـ دستهای در عراق باقی میمانند؛ اینان به طور طبیعی همان جنایات پیشین را ادامه میدهند و به تاراج مردم بیچاره و نفرین شده عراق میپردازند. ـ دستهای به ایران حملهور میشوند؛ اینان تا منطقه اصطخر (شیراز یا اهواز کنونی) پیش میآیند که در آنجا با سپاه خراسانی روبه رو شده و اولین شکست خود را تجربه میکند. ـ دستهای به شبه جزیره عربستان حمله ور میشوند.این دسته به راحتی تا مدینه پیش میآیند و در طول دو روز و سه شب به حریم نبوی نهایت گستاخی را روا میدارند و حرم، مسجد و منبر رسول خدا(ص) را ویران کرده و مسجد را آلوده و نجس میسازند و روی وهابیان را در جسارت به آثار اسلامی سفید و خاطرات واقعه طف را زنده میکنند.همزمان با اقدامات سپاه سفیانی، حکام مکه بیآنکه نگران اقدامات آنان باشند، فرستاده امام عصر(ع) را شهید میکنند. امام عصر(ع) و یاران ایشان در آستانه عاشورا به مکه میآیند و حاکمان مکه را سرنگون میسازند. اخبار ظهور و سلطه بر مکه به گوش همه مردم جهان و خصوصاً سفیانی و سپاهش میرسد. او دوازده هزار نفر از سپاهیانش را که در مدینه به جنایت و تاراج مشغولند روانه مکه میسازد. (۱۹)
۶ ـ بررسی ابعاد ژئواستراتژیک حرکت سفیانی
فتنه جریان سفیانی از استراتژهای مختلفی برخوردار است و با توجه به منطقه خاورمیانه طراحی شده است. الگوی عملکرد سفیانی در آخرالزمان همان روش مقابله جبهه شیطان با انبیاء بوده است. جبهه باطل برای مقابله با مهدویت همواره تلاش داشته است تا بر جغرافیای خاورمیانه سلطه داشته باشد. این استراتژی را در زمان حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع) ، حضرت یعقوب(ع) ،حضرت یوسف(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) ، توسط جبهه باطل و حزب شیطان مشاهده مینماییم.
سلطه قوم منحرف نوح نبی، بر عراق و خاورمیانه بوده است. سلطه نمرود بر عراق و بین النهرین بودهاست. سلطه فرعون، روم و یهودیان بر شام، مصر و فلسطین بوده است. سلطه روم و یهود و بنی امیه نیز در زمان پیامبر اسلام بر شام بوده است. این استراتژی توسط جریان سفیانی برای مقابله با مهدویت دنبال میگردد.
جریان سفیانی چهار قطب اصلی خاورمیانه را هدف میگیرد و گام به گام برای سلطه بر آن پیش میآید. در گام نخست منطقه شام میباشد که پل ارتباطی نهضت مهدویت با جهان میباشد. جریان سفیانی در گام نخست سعی میکند تا ارتباط مهدویت را با خارج از خاورمیانه قطع نماید و این نهضت را در درون منطقه از بین ببرد. حرکت سفیانی از شام در جهت محدود کردن ظهور و نهضت زمینهساز در جغرافیای خاورمیانه است.سفیانی از سالها قبل به تدارک و زمینه سازی و کادر سازی برای مقابله خود مشغول بوده است.
ارتباط بنی کلب با سفیانی و شیوه شکل گیری فرقه دروزیان بواسطه تعالیم و روشهای یهودی، از جمله این زمینهسازیها ست. ارتباطی که میان شیطان و سفیانی در روایات آمده و یارانی که قبل از خروج به سراغ سفیانی میروند، گویای حرکت سازمان یافته و مخفی شیطان در مدیریت نیروهای خود در مقابله با مهدویت میباشد. سوأل استراتژیکی که میتوان مطرح نمود این است که زمانی که نیروهای شیطان در حال زمینه سازی خروج سفیانی هستند، نهضت زمینه ساز و دولت ممهد چه استراتژی برای مقابله با آن دارد؟ یا اساساً متوجه این سازماندهی و تدارک میگردد؟
انتخاب منطقه وادی یابس برای خروج سفیانی اتفاقی نمیباشد. جغرافیای وادی یابس و قرار داشتن میان سوریه، عراق،اردن و فلسطین ، دارای هدف میباشد. بویژه جایگاه اردن در طول تاریخ و در آخرالزمان جای بررسی و تأمل دارد.
سفیانی پس از شام به سراغ عراق میآید. بیشترین جنایات سفیانی در عراق و برعلیه شیعیان و محبان اهلبیت میباشد. علت اهمیت عراق برای سفیانی، قرار داشتن مرکز حکومت حضرت در کوفه میباشد. در واقع سفیانی در یک حرکت پیشگیرانه قبل از تشکیل حکومت حضرت، پایتخت و مرکز حکومت ایشان را تصرف میکند.
قابل تذکر است بیان این پیشگوییها در روایات اهل بیت دلیل بر قطعیت وقوع آن نیست بلکه اهل بیت این حوادث را اطلاع میدهند تا ما قبل از وقوع آن، با آنها مقابله نماییم. جلوی جریان سفیانی را در شام بگیریم، اگر نشد در عراق، اگر نشد در مرز ایران، و نهایتاً اگر کوتاهی ما ادامه داشت لشگر سفیانی در بیداء در زمین فرو خواهد رفت و توسط سپاه حضرت از بین میرود.
سفیانی پس از عراق به سراغ ایران میآید که یکی از اصلیترین مراکز مقابله با جریان اوست. علت مقابله سفیانی با سید خراسانی بسیار جای بررسی دارد. ایران چه جایگاهی در نهضت ظهور و زمینهساز دارد که پس از سلطه سفیانی بر نیمی از خاورمیانه، به سراغ ایران میآید؟
ایران چه ارتباطی با نهضت مقابله با سفیانی دارد که مهمترین جنگ سفیانی بعد از جنگ با حضرت، با ایرانیان است؟
جریان سفیانی بعد از حمله به ایران ، به سمت حجاز میرود تا با حضرت مقابله نماید. روند حرکت سفیانی کاملاً شبیه حرکت بنی امیه در مقابل حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین میباشد. معاویه در زمان حضرت امیر (ع) سلطه برشام را عملیاتی نمود، در زمان امام حسن (ع)، سلطه بر عراق و در زمان یزید ملعون سلطه بر حجاز را رقم زد.
تفاوت در روند حرکت سفیانی و معاویه، در جایگاه ایرانیان در این دو مقطع تاریخی میباشد. در زمان بنی امیه و صدر اسلام ایرانیان در پایینترین سطح قدرت قرار میگیرند تا در معادلات منطقه دخالت نکنند و اعراب امتحان خود را پس دهند. اما در آخرالزمان ایرانیان به اوج قدرت تاریخی خود میرسند و مهمترین نقش را در معادلات منطقه ایفا مینمایند و باعث موفقیت و پیروزی نهضت زمینه ساز میگردند. در واقع آخرالزمان ، زمان امتحان قوم آخرالزمانی ایرانی میباشد.
رویکرد جریان سفیانی در حمله به ایران، ناشی از شناخت جایگاه ایران در نهضت مهدویت و زمینهساز ، از سوی جریان سفیانی دارد. چرا سفیانی در جهت حرکت خود به سمت شمال شام ، یعنی ترکیه یا به سمت اروپا نمیرود؟ چرا به سمت کشورهای قفقاز و روسیه و اروپای شرقی نمیرود؟ چرا مهمترین هدف این جریان تسلط بر کشورهای مهم خاورمیانه، خصوصاً ایران است؟
پی نوشت ها :
۱۲ – مطهری نیا ، محمود ، گفته ها و ناگفته ها درباره سفیانی ( موعود ، ش۹۷ )
۱۳ – مهدی پور ، علی اکبر ، شام در گذر تاریخ ( ماهنامه موعود شماره ۹۸ )
۱۴ – مجلسی ، بحارالانوار ، ج ۵۲ ، ۱۸۶ ؛ ماهنامه موعود ، ش ۹۸ ، ص ۱۸
۱۵ – خوارزمی ، محدثه ، بنی کلب و یاری سفیانی ، ماهنامه موعود ، ص ۳۳ ، ( ش ۹۸ ، ۱۳۸۸ )
۱۶ – سلیمان ، کامل ، یوم الخلاص ، روزگار رهایی ، ص ۶۷۱
۱۷ – الحاوی للفتاوی ، ج ۲ ، ص ۱۳۴
۱۸ – کافی ، ج ۱ ، باب بداء ؛ ارشاد مفید ، ج۲ ، ص۶۰
۱۹ – مطهری نیا ، پیشین
ادامه دارد ...