نفس زكيه

نفس زکیه شخصی است به نام محمد ابن الحسن و بدلیل اینکه خیلی عابد و زاهد و پاک میباشد در روایات به او لقب نفس زکیه داده شده است. وی از اولاد امام حسین علیه السلام بوده و به عبارتی سید حسینی میباشد.[1] اما برخی به گمان اینکه نام حسن -که جزء اسم میباشد- نام جّد او است وی را سید حسنی مینامند در حالیکه او با سید حسنی متفاوت…
نفس زکیه شخصی است به نام محمد ابن الحسن و بدلیل اینکه خیلی عابد و زاهد و پاک میباشد در روایات به او لقب نفس زکیه داده شده است. وی از اولاد امام حسین علیه السلام بوده و به عبارتی سید حسینی میباشد.[1] اما برخی به گمان اینکه نام حسن -که جزء اسم میباشد- نام جّد او است وی را سید حسنی مینامند در حالیکه او با سید حسنی متفاوت است. زیرا سید حسنی کسی است که که وقتی به اذن خدا فرمان ظهور به حضرت بقیه الله میرسد او بوسیله بعضی از خواص حضرت متوجه میشود که حضرت میخواهند ظهور کنند. لذا به نزد حضرت آمده و از ایشان استفسار میکند و آنحضرت ایشان را آگاه میکند. سپس او قبل از امام خروج میکند و بدست مردم کشته میشود و سرش به شام فرستاده میشود[2] و همچنین با نفس زکیهای که طبق روایات در پشت کوفه به همراه هفتاد نفر از یارانش شهید میشود[3] متفاوت است. برخی از نویسندگان معاصر آن را به شهید حکیم و یارانش که در نجف (که در پشت کوفه قرار دارد) شهید شدهاند تطبیق داده اند.[4]
قتل نفس زکیه از علایم حتمی
برای ظهور و قیام حضرت صاحب الامر پنج علامت حتمی وجود دارد: یعنی به طور حتم این پنج علامت در رابطه با حضرت اتفاق خواهد افتاد. یکی از علائم حتمی ظهور قتل نفس زکیه است.[5]
وظیفه نفس زکیه
بنابر آنچه از روایات و اخبار به دست میآید وظیفه نفس زکیه پیام رسانی برای امام بوده است. همانطور که در روایت بیان شده است حضرت ولی عصر(عج) وقتی ظهور میکند و توسط صیحه دعوتشان علنی و جهانی میشود به یارانشان میفرمایند که مردم مکه مرا نمیخواهند در حالیکه برای هدایت فرستاده شدهام و شایسته است که شخصی همچون من این مطالب را برای ایشان بگوید تا برای آنها حجت تمام شود. سپس یکی از یارانش را میطلبد و به ایشان میفرماید: برو نزد اهل مکه و به ایشان بگو ای اهل مکه من فرستاده فلانی هستم و او به شما میگوید:
ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستیم و از ذریه محمد(ص) و سلاله پیامبرانیم. ما مظلوم واقع شدهایم و مردم به ما ستم کردهاند و ما را آواره ساختهاند و از هنگام رحلت رسول خدا(ص) تا امروز حق ما غصب شده است. اکنون ما از شما چشم یاری داریم و از شما یاری میطلبیم. پس ما را یاری کنید.
وقتی او شروع به صحبت میکند مردم مکه بر او هجوم میآورند و او را بین رکن و مقام به شکل خاصی سر میبرند.[6]
از زمان هبوط آدم تا آن زمان هیچ کس یک چنین بیاحترامی به خانه کعبه نکرده است و در آن زمان است که برای اشرار نه عذر خواهی در آسمان میماند و نه یاوری بر روی زمین[7] و پانزده شب پس از این حادثه واقعه قیام رخ میدهد همانگونه که امیر المومنین علیه السلام میفرماید:
انسان محترمی از قریش را در روزی محترم و در شهری محترم به قتل میرسانند. قسم به پروردگاری که دانه را شکافت و بشر را آفرید بعد از این جریان از سلطنت ظالمان بیش از پانزده روز باقی نمیماند.[8]
حضرت پس از سه ماه و هفده روز که از ظهور گذشته و به اندازه کافی اطلاع رسانی کرده و حجت را نیز بر مردم تمام کردهاند فعالیتشان را آغاز میکنند.
همچنین نفس زکیه برادری داشته است که ایشان هم در مکه به شهادت میرسد. همانگونه که از عمار یاسر منقول است که زمانیکه نفس زکیه و برادرش به قتل میرسند به واسطه این ضایعه فرشتهای مقرب ندا میدهد که امیر و سرپرست شما مهدی است و وی کسی است که زمین را پر از حق و عدل میکند.[9]
ولی برخی دیگر از روایات شخص دیگری را که محمد نام دارد و جاسوس سفیانی است پسر عموی او معرفی کردهاند که سر انجام او که محمد نام دارد به همراه خواهرش فاطمه در مسجد النبی به دار آویخته میشود.
به هر حال شخص دیگری که برادر و یا پسر عموی وی است جزء علائم حتمیه نمیباشد و فقط خود نفس زکیه جزء علامات حتمی است.
[1] همان ، ج 52 ، ص 224
[2] محمد بن ابراهيم نعمانى، الغيبه، تهران، مكتبه الصدوق، 1397 هجرى قمرى؛ ص181
[3] رضوانی ، علی اصغر ، موعود شناسی ، قم ، انتشارات مسجد جمکران ، 1384 ، چاپ اول ، ص 523
[4] کورانی ، علی ، عصر ظهور ، ترجمه : مهدی حقی ، تهران ، چاپ و نشر بین الملل ، 1385 ، چاپ چهارم ، ص 139
[5] علامه مجلسى، ملا محمد باقر ؛ بحار الأنوار، بیروت ، مؤسسه الوفاء ، 1404 هجرى قمرى ؛ ج 52 ؛ ص 220
[6] بحار الأنوار، همان ، ج 52 ؛ ص307
[7] طوسی ، محمد ابن الحسن ، غیبت شیخ طوسی ، ترجمه : مصطفی عزیزی ، قم ، انتشارات مسجد جمکران، 1386 ، چاپ اول ، ص 779
[8] بحار الأنوار، همان ، ج 52 ؛ ص 234
الغيبه، همان ؛ ص 258
[9] الكوراني العاملي ، الشيخ علي ؛ معجم أحاديث الإمام المهدي (ع) ، قم ، مؤسسه المعارف الإسلاميه ، 1411، ج 1 ص 478
السيد ابن طاووس ، الملاحم والفتن، اصفهان ، مؤسسه صاحب الأمر عجل الله فرجه ، 1416 ه ق ، چاپ اول ، ص 132
صافی گلپایگانی ، لطف الله ، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر ، قم ، مکتبه المرجع الدینی آیه الله العظمی الصافی الگلپایگانی ، 1428 ه ق ، چاپ دوم ، ج 3 ، ص 67
قتل نفس زکیه از علایم حتمی
برای ظهور و قیام حضرت صاحب الامر پنج علامت حتمی وجود دارد: یعنی به طور حتم این پنج علامت در رابطه با حضرت اتفاق خواهد افتاد. یکی از علائم حتمی ظهور قتل نفس زکیه است.[5]
وظیفه نفس زکیه
بنابر آنچه از روایات و اخبار به دست میآید وظیفه نفس زکیه پیام رسانی برای امام بوده است. همانطور که در روایت بیان شده است حضرت ولی عصر(عج) وقتی ظهور میکند و توسط صیحه دعوتشان علنی و جهانی میشود به یارانشان میفرمایند که مردم مکه مرا نمیخواهند در حالیکه برای هدایت فرستاده شدهام و شایسته است که شخصی همچون من این مطالب را برای ایشان بگوید تا برای آنها حجت تمام شود. سپس یکی از یارانش را میطلبد و به ایشان میفرماید: برو نزد اهل مکه و به ایشان بگو ای اهل مکه من فرستاده فلانی هستم و او به شما میگوید:
ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستیم و از ذریه محمد(ص) و سلاله پیامبرانیم. ما مظلوم واقع شدهایم و مردم به ما ستم کردهاند و ما را آواره ساختهاند و از هنگام رحلت رسول خدا(ص) تا امروز حق ما غصب شده است. اکنون ما از شما چشم یاری داریم و از شما یاری میطلبیم. پس ما را یاری کنید.
وقتی او شروع به صحبت میکند مردم مکه بر او هجوم میآورند و او را بین رکن و مقام به شکل خاصی سر میبرند.[6]
از زمان هبوط آدم تا آن زمان هیچ کس یک چنین بیاحترامی به خانه کعبه نکرده است و در آن زمان است که برای اشرار نه عذر خواهی در آسمان میماند و نه یاوری بر روی زمین[7] و پانزده شب پس از این حادثه واقعه قیام رخ میدهد همانگونه که امیر المومنین علیه السلام میفرماید:
انسان محترمی از قریش را در روزی محترم و در شهری محترم به قتل میرسانند. قسم به پروردگاری که دانه را شکافت و بشر را آفرید بعد از این جریان از سلطنت ظالمان بیش از پانزده روز باقی نمیماند.[8]
حضرت پس از سه ماه و هفده روز که از ظهور گذشته و به اندازه کافی اطلاع رسانی کرده و حجت را نیز بر مردم تمام کردهاند فعالیتشان را آغاز میکنند.
همچنین نفس زکیه برادری داشته است که ایشان هم در مکه به شهادت میرسد. همانگونه که از عمار یاسر منقول است که زمانیکه نفس زکیه و برادرش به قتل میرسند به واسطه این ضایعه فرشتهای مقرب ندا میدهد که امیر و سرپرست شما مهدی است و وی کسی است که زمین را پر از حق و عدل میکند.[9]
ولی برخی دیگر از روایات شخص دیگری را که محمد نام دارد و جاسوس سفیانی است پسر عموی او معرفی کردهاند که سر انجام او که محمد نام دارد به همراه خواهرش فاطمه در مسجد النبی به دار آویخته میشود.
به هر حال شخص دیگری که برادر و یا پسر عموی وی است جزء علائم حتمیه نمیباشد و فقط خود نفس زکیه جزء علامات حتمی است.
[1] همان ، ج 52 ، ص 224
[2] محمد بن ابراهيم نعمانى، الغيبه، تهران، مكتبه الصدوق، 1397 هجرى قمرى؛ ص181
[3] رضوانی ، علی اصغر ، موعود شناسی ، قم ، انتشارات مسجد جمکران ، 1384 ، چاپ اول ، ص 523
[4] کورانی ، علی ، عصر ظهور ، ترجمه : مهدی حقی ، تهران ، چاپ و نشر بین الملل ، 1385 ، چاپ چهارم ، ص 139
[5] علامه مجلسى، ملا محمد باقر ؛ بحار الأنوار، بیروت ، مؤسسه الوفاء ، 1404 هجرى قمرى ؛ ج 52 ؛ ص 220
[6] بحار الأنوار، همان ، ج 52 ؛ ص307
[7] طوسی ، محمد ابن الحسن ، غیبت شیخ طوسی ، ترجمه : مصطفی عزیزی ، قم ، انتشارات مسجد جمکران، 1386 ، چاپ اول ، ص 779
[8] بحار الأنوار، همان ، ج 52 ؛ ص 234
الغيبه، همان ؛ ص 258
[9] الكوراني العاملي ، الشيخ علي ؛ معجم أحاديث الإمام المهدي (ع) ، قم ، مؤسسه المعارف الإسلاميه ، 1411، ج 1 ص 478
السيد ابن طاووس ، الملاحم والفتن، اصفهان ، مؤسسه صاحب الأمر عجل الله فرجه ، 1416 ه ق ، چاپ اول ، ص 132
صافی گلپایگانی ، لطف الله ، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر ، قم ، مکتبه المرجع الدینی آیه الله العظمی الصافی الگلپایگانی ، 1428 ه ق ، چاپ دوم ، ج 3 ، ص 67