تفاوت دیدگاه شیعه و اهل سنت در بحث مهدویت

اهل سنّت، بالاتفاق، به مهدویّت معتقد هستند و به دلیل وجود روایتهاى متواتر، ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آخر الزمان را جزء اعتقادات قطعى خود مىدانند، و شیعهى امامیه معتقدند، امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، فرزند امام حسن عسكرى علیه السّلام است و هماكنون نیز زنده و غائب است.
در این زمینه، اهل سنت به چند گروه تقسیم مىشوند:
عدّهاى از اهل سنّت،…
اهل سنّت، بالاتفاق، به مهدویّت معتقد هستند و به دلیل وجود روایتهاى متواتر، ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آخر الزمان را جزء اعتقادات قطعى خود مىدانند، و شیعهى امامیه معتقدند، امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، فرزند امام حسن عسكرى علیه السّلام است و هماكنون نیز زنده و غائب است.
در این زمینه، اهل سنت به چند گروه تقسیم مىشوند:
عدّهاى از اهل سنّت، مدعى هستند كه مهدى، همان عیسى بن مریم است و در این مورد، به خبرى واحد كه از انس بن مالك نقل شده است، استناد مىكنند. (1)
تعداد اندكى نیز مدعى هستند كه مهدى، از اولاد عباس ابن عبد المطلب است. آنان به خبر واحدى استناد مىكنند كه در كنز العمال ذكر شده است. (2)
عدهاى نیز معتقدند، مهدى از اولاد امام حسن مجتبى علیه السّلام است، نه امام حسین علیه السّلام. (3)
گروهى مىگویند، پدر امام مهدى، هم نام پدر پیامبر اسلام است و چون نام پدر حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله عبد اللّه بود، پس مهدى بن حسن عسكرى علیه السّلام نمىتواند مهدى موعود باشد. مستند این احتمال هم خبرى است كه در كنز العمال ذكر شده است. (4)
جمعى از آنان، همانند امامیه، معتقدند كه امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اولاد پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و فاطمه (س) است و حضرت عیسى نیز به هنگام ظهور امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به یارى او خواهد شتافت و در نماز به آن حضرت اقتدا خواهد كرد، چنانكه در روایتهاى متعدد از ام سلمه نقل شده است كه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «المهدى من عترتى من ولد فاطمه؛ (5)مهدى، از عترت من و از فرزندان فاطمه است» .
جابر بن عبد اللّه از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نقل مىكند كه حضرت عیسى علیه السّلام به هنگام ظهور مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزول خواهد كرد.(6)
”ٹعبد اللّه بن عمر مىگوید: «المهدى الذى ینزل علیه عیسى بن مریم و یصلى خلفه عیسى علیه السّلام؛ (7)
”ٹمهدى، كسى است كه عیسى بن مریم بر او نزول مىكند و پشت سر او نماز مىخواند» .
ابو القاسم محمّد فرزند حسن عسكرى فرزند على هادى فرزند محمّد جواد. . . دوازدهمین امام از ائمهى دوازدهگانهى شیعه است كه به «حجت» معروف است. . . ولادت او، روز جمعه، نیمهى شعبان سال 255 ه ق است
این گروه، حدیث «مهدى، از اولاد عباس ابن عبد المطلب است» را قبول ندارد. ذهبى مىگوید:
تفرد به محمّد بن الولید مولى بنى هاشم و كان یضع الحدیث؛ (8) این حدیث را تنها محمّد بن ولید، آزاد كردهى بنى هاشم گفته است، و او جاعل حدیث بود.
البته این گروه نیز تولّد حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و غیبت او را قبول ندارند.
ابن حجر ادعا مىكند: «همهى مسلمانان غیر از امامیه، معتقدند كه مهدى غیر از حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ چون، غیبت یك شخص، آنهم با این مدّت طولانى، از خوارق عادات است. . .» . (9)
در پاسخ گروه اخیر باید گفت:
اوّلا، روایات نبوى متعدّدى وجود دارد كه امامان دوازدهگانه را با نامهاى آنان بهطور روشن معرفى كردهاند، پس سخن او، باطل است.
از ابن عباس روایت شده كه شخصى یهودى به نام نعثل، نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آمد و سۆالهاى بسیارى را مطرح كرد. او، از اوصیا نیز پرسید.
حضرت در پاسخ فرمود: «نخستین وصىّ من على علیه السّلام و پس از او، حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام و امامان نهگانه از فرزندان اویند» . نعثل پرسید: «نام آنان چیست؟» . حضرت، نام تكتك امامان را تا امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شمردند. (10)
همچنین رسول خدا، در پاسخ جابر بن عبد اللّه انصارى كه در مورد ائمهى بعد از على علیه السّلام سوال كرده بود، فرمود: «بعد از على علیه السّلام، حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام سروران اهل بهشت، امام هستند، سپس سید العابدین در زمان خودش، على بن حسین علیه السّلام، سپس محمّد بن على باقر علیه السّلام. تو، او را خواهى دید. وقتى او را دیدى، سلام مرا برسان. سپس جعفر بن محمّد صادق علیه السّلام، سپس موسى بن جعفر كاظم علیه السّلام، سپس على بن موسى رضا علیه السّلام، سپس محمّد بن على جواد علیه السّلام، سپس على بن محمّد نقى علیه السّلام، سپس حسن بن علىّ زكىّ علیه السّلام، و پس از او، قائم بالحق مهدى امت من، م ح م د بن حسن صاحب زمان علیه السّلام امام است. او، زمین را پر از قسط و عدل مىكند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده است» . (11)
ثانیا، شواهد تاریخى و گزارشهاى بسیارى وجود دارد كه ولادت آن حضرت و ایام كودكى او را نقل كردهاند. براى نمونه، چند مورد از اقوال اهل سنّت نقل مىشود:
1. حافظ سلیمان حنفى مىگوید:
خبر معلوم نزد محقّقان و موثقان، این است كه ولادت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شب پانزدهم شعبان (”255”. ق) در شهر سامرا واقع شده است. (12)
2. خواجه محمّد پارسا، در كتاب فصل الخطاب گفته است:
یكى از اهل بیت ابو محمد بن عسكرى است كه فرزندى جز ابو القاسم كه قائم و حجت و مهدى و صاحب الزمان نامیده مىشود، باقى نگذاشت. او، در نیمهى شعبان سال ”255” هجرى متولّد شد. مادرش، نرجس نام دارد. او هنگام شهادت پدرش، پنج سال داشت. (13)
شاید برخى از اهل سنّت همانند ابن حجر هیثمى، طولانى بودن عمر را دلیل بر عدم ولادت امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدانند، ولى باید گفت، خدایى كه قادر است عیسى بن مریم را زنده نگه دارد تا به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اقتدا كند و یونس را در شكم ماهى محافظت كند و یا به نوح پیامبر، نهصد و پنجاه سال عمر بدهد، آیا قدرت ندارد به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عمر طولانى عنایت كند؟ خود اهل سنت نیز به زنده بودن عیسى، خضر، صالح، و. . . معتقدند
3. ابن خلكان در وفیات الأعیان مىنویسد:
ابو القاسم محمّد فرزند حسن عسكرى فرزند على هادى فرزند محمّد جواد. . . دوازدهمین امام از ائمهى دوازدهگانهى شیعه است كه به «حجت» معروف است. . . ولادت او، روز جمعه، نیمهى شعبان سال 255 ه ق است. (14)
4. ذهبى نیز در سه كتاب از كتابهایش، به ولادت امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره كرده و در كتاب العبر و در حوادث سال 256 ه ق مىنویسد:
در این سال، محمّد بن حسن بن على الهادى فرزند محمّد جواد فرزند على الرضا فرزند موسى الكاظم فرزند جعفر الصادق علوى حسینى، به دنیا آمد. كنیهاش، ابو القاسم است و رافضیان، او را الخلف الحجة، مهدى، منتظر و صاحب الزمان مىنامند. و او، آخرین امام از ائمهى دوازدهگانه است. (15)
5. خیر الدین زركلى (متوفى 1396 ه ق) از علماى معاصر اهل سنّت نیز در كتاب أعلام مىنویسد:
او، در سامرا به دنیا آمد و هنگام وفات پدرش، پنج سال داشت و گفته شده كه در شب نیمه شعبان سال 260 به دنیا آمده و در سال 265 ه ق غایب شده است. (16)
آیة اللّه العظمى صافى (دام عزه) در كتاب مهدویت، بیش از هفتاد و هفت نفر از علماى اهل سنّت را نام مىبرد كه هریك، به نحوى، ولادت آن حضرت را بیان كردهاند. (17)
بنابراین، اگر برخى از اهل سنّت مىگویند: «حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دنیا نیامده است.» ، ادعایى بىاساس است كه حتّى با گفتهها و نوشتههاى بزرگان خودشان نیز سازگار نیست.
شاید برخى از اهل سنّت همانند ابن حجر هیثمى، طولانى بودن عمر را دلیل بر عدم ولادت امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدانند، ولى باید گفت، خدایى كه قادر است عیسى بن مریم را زنده نگه دارد تا به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اقتدا كند و یونس را در شكم ماهى محافظت كند و یا به نوح پیامبر، نهصد و پنجاه سال عمر بدهد، آیا قدرت ندارد به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عمر طولانى عنایت كند؟ (18) ٹخود اهل سنت نیز به زنده بودن عیسى، خضر، صالح، و. . . معتقدند.
پی نوشت:
1 . سنن ابن ماجه، كتاب الفتن، ح 4 ظ 29
2. كنز العمال، ج 14، ص 264، ح 3866
3. ابن قیم جوزى، اطنار المنیف، ص 151(به نقل از میلانى، الامام مهدى، ص 21)
4. كنز العمال، ج 14، ص 268، ح 38678
5 . عثمان بن سعید المقرى، السنن الواردة فی الفتن و غوائلها و الساعة و أشراطها، ج 5، ص 1ظ 57
6 . همان، ج 6، ص 1237
7 . نعیم بن حماد المروزى، الفتن، ج 1، ص 373
8 . ابن حجر هیثمى، الصواعق المحرقه، ج 2، ص 478
9 . همان، ج 2، ص 482
10. ثقة الاسلام كلینى، اصول كافى، ترجمهى سید جواد مصطفوى، ج 1
11 . احمد بن على طبرسى، الاحتجاج، تحقیق ابراهیم بهادرى، ج 1، ص 168
12. شیخ سلیمان قندوزى حنفى، ینابیع المودة، ص 179
13. همان
14 . ابن خلكان، وفیات الاعیان، ج 4، ص 562
15. قایماز ذهبى، العبرفى خبر من غبر، ج 3، ص 31
16. خیر الدین زركلى، الاعلام، ج 6، ص 80
17 . لطف اللّه صافى گلپایگانى، امامت و مهدویت، ج 2، ص 56
18 . ر. ك: بحارالأنوار، ج 51، ص 99
منبع: کتاب امام مهدی . رسول رضوی
در این زمینه، اهل سنت به چند گروه تقسیم مىشوند:
عدّهاى از اهل سنّت، مدعى هستند كه مهدى، همان عیسى بن مریم است و در این مورد، به خبرى واحد كه از انس بن مالك نقل شده است، استناد مىكنند. (1)
تعداد اندكى نیز مدعى هستند كه مهدى، از اولاد عباس ابن عبد المطلب است. آنان به خبر واحدى استناد مىكنند كه در كنز العمال ذكر شده است. (2)
عدهاى نیز معتقدند، مهدى از اولاد امام حسن مجتبى علیه السّلام است، نه امام حسین علیه السّلام. (3)
گروهى مىگویند، پدر امام مهدى، هم نام پدر پیامبر اسلام است و چون نام پدر حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله عبد اللّه بود، پس مهدى بن حسن عسكرى علیه السّلام نمىتواند مهدى موعود باشد. مستند این احتمال هم خبرى است كه در كنز العمال ذكر شده است. (4)
جمعى از آنان، همانند امامیه، معتقدند كه امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اولاد پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و فاطمه (س) است و حضرت عیسى نیز به هنگام ظهور امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به یارى او خواهد شتافت و در نماز به آن حضرت اقتدا خواهد كرد، چنانكه در روایتهاى متعدد از ام سلمه نقل شده است كه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «المهدى من عترتى من ولد فاطمه؛ (5)مهدى، از عترت من و از فرزندان فاطمه است» .
جابر بن عبد اللّه از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نقل مىكند كه حضرت عیسى علیه السّلام به هنگام ظهور مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزول خواهد كرد.(6)
”ٹعبد اللّه بن عمر مىگوید: «المهدى الذى ینزل علیه عیسى بن مریم و یصلى خلفه عیسى علیه السّلام؛ (7)
”ٹمهدى، كسى است كه عیسى بن مریم بر او نزول مىكند و پشت سر او نماز مىخواند» .
ابو القاسم محمّد فرزند حسن عسكرى فرزند على هادى فرزند محمّد جواد. . . دوازدهمین امام از ائمهى دوازدهگانهى شیعه است كه به «حجت» معروف است. . . ولادت او، روز جمعه، نیمهى شعبان سال 255 ه ق است
این گروه، حدیث «مهدى، از اولاد عباس ابن عبد المطلب است» را قبول ندارد. ذهبى مىگوید:
تفرد به محمّد بن الولید مولى بنى هاشم و كان یضع الحدیث؛ (8) این حدیث را تنها محمّد بن ولید، آزاد كردهى بنى هاشم گفته است، و او جاعل حدیث بود.
البته این گروه نیز تولّد حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و غیبت او را قبول ندارند.
ابن حجر ادعا مىكند: «همهى مسلمانان غیر از امامیه، معتقدند كه مهدى غیر از حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ چون، غیبت یك شخص، آنهم با این مدّت طولانى، از خوارق عادات است. . .» . (9)
در پاسخ گروه اخیر باید گفت:
اوّلا، روایات نبوى متعدّدى وجود دارد كه امامان دوازدهگانه را با نامهاى آنان بهطور روشن معرفى كردهاند، پس سخن او، باطل است.
از ابن عباس روایت شده كه شخصى یهودى به نام نعثل، نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آمد و سۆالهاى بسیارى را مطرح كرد. او، از اوصیا نیز پرسید.
حضرت در پاسخ فرمود: «نخستین وصىّ من على علیه السّلام و پس از او، حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام و امامان نهگانه از فرزندان اویند» . نعثل پرسید: «نام آنان چیست؟» . حضرت، نام تكتك امامان را تا امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شمردند. (10)
همچنین رسول خدا، در پاسخ جابر بن عبد اللّه انصارى كه در مورد ائمهى بعد از على علیه السّلام سوال كرده بود، فرمود: «بعد از على علیه السّلام، حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام سروران اهل بهشت، امام هستند، سپس سید العابدین در زمان خودش، على بن حسین علیه السّلام، سپس محمّد بن على باقر علیه السّلام. تو، او را خواهى دید. وقتى او را دیدى، سلام مرا برسان. سپس جعفر بن محمّد صادق علیه السّلام، سپس موسى بن جعفر كاظم علیه السّلام، سپس على بن موسى رضا علیه السّلام، سپس محمّد بن على جواد علیه السّلام، سپس على بن محمّد نقى علیه السّلام، سپس حسن بن علىّ زكىّ علیه السّلام، و پس از او، قائم بالحق مهدى امت من، م ح م د بن حسن صاحب زمان علیه السّلام امام است. او، زمین را پر از قسط و عدل مىكند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده است» . (11)
ثانیا، شواهد تاریخى و گزارشهاى بسیارى وجود دارد كه ولادت آن حضرت و ایام كودكى او را نقل كردهاند. براى نمونه، چند مورد از اقوال اهل سنّت نقل مىشود:
1. حافظ سلیمان حنفى مىگوید:
خبر معلوم نزد محقّقان و موثقان، این است كه ولادت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شب پانزدهم شعبان (”255”. ق) در شهر سامرا واقع شده است. (12)
2. خواجه محمّد پارسا، در كتاب فصل الخطاب گفته است:
یكى از اهل بیت ابو محمد بن عسكرى است كه فرزندى جز ابو القاسم كه قائم و حجت و مهدى و صاحب الزمان نامیده مىشود، باقى نگذاشت. او، در نیمهى شعبان سال ”255” هجرى متولّد شد. مادرش، نرجس نام دارد. او هنگام شهادت پدرش، پنج سال داشت. (13)
شاید برخى از اهل سنّت همانند ابن حجر هیثمى، طولانى بودن عمر را دلیل بر عدم ولادت امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدانند، ولى باید گفت، خدایى كه قادر است عیسى بن مریم را زنده نگه دارد تا به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اقتدا كند و یونس را در شكم ماهى محافظت كند و یا به نوح پیامبر، نهصد و پنجاه سال عمر بدهد، آیا قدرت ندارد به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عمر طولانى عنایت كند؟ خود اهل سنت نیز به زنده بودن عیسى، خضر، صالح، و. . . معتقدند
3. ابن خلكان در وفیات الأعیان مىنویسد:
ابو القاسم محمّد فرزند حسن عسكرى فرزند على هادى فرزند محمّد جواد. . . دوازدهمین امام از ائمهى دوازدهگانهى شیعه است كه به «حجت» معروف است. . . ولادت او، روز جمعه، نیمهى شعبان سال 255 ه ق است. (14)
4. ذهبى نیز در سه كتاب از كتابهایش، به ولادت امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره كرده و در كتاب العبر و در حوادث سال 256 ه ق مىنویسد:
در این سال، محمّد بن حسن بن على الهادى فرزند محمّد جواد فرزند على الرضا فرزند موسى الكاظم فرزند جعفر الصادق علوى حسینى، به دنیا آمد. كنیهاش، ابو القاسم است و رافضیان، او را الخلف الحجة، مهدى، منتظر و صاحب الزمان مىنامند. و او، آخرین امام از ائمهى دوازدهگانه است. (15)
5. خیر الدین زركلى (متوفى 1396 ه ق) از علماى معاصر اهل سنّت نیز در كتاب أعلام مىنویسد:
او، در سامرا به دنیا آمد و هنگام وفات پدرش، پنج سال داشت و گفته شده كه در شب نیمه شعبان سال 260 به دنیا آمده و در سال 265 ه ق غایب شده است. (16)
آیة اللّه العظمى صافى (دام عزه) در كتاب مهدویت، بیش از هفتاد و هفت نفر از علماى اهل سنّت را نام مىبرد كه هریك، به نحوى، ولادت آن حضرت را بیان كردهاند. (17)
بنابراین، اگر برخى از اهل سنّت مىگویند: «حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دنیا نیامده است.» ، ادعایى بىاساس است كه حتّى با گفتهها و نوشتههاى بزرگان خودشان نیز سازگار نیست.
شاید برخى از اهل سنّت همانند ابن حجر هیثمى، طولانى بودن عمر را دلیل بر عدم ولادت امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدانند، ولى باید گفت، خدایى كه قادر است عیسى بن مریم را زنده نگه دارد تا به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اقتدا كند و یونس را در شكم ماهى محافظت كند و یا به نوح پیامبر، نهصد و پنجاه سال عمر بدهد، آیا قدرت ندارد به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عمر طولانى عنایت كند؟ (18) ٹخود اهل سنت نیز به زنده بودن عیسى، خضر، صالح، و. . . معتقدند.
پی نوشت:
1 . سنن ابن ماجه، كتاب الفتن، ح 4 ظ 29
2. كنز العمال، ج 14، ص 264، ح 3866
3. ابن قیم جوزى، اطنار المنیف، ص 151(به نقل از میلانى، الامام مهدى، ص 21)
4. كنز العمال، ج 14، ص 268، ح 38678
5 . عثمان بن سعید المقرى، السنن الواردة فی الفتن و غوائلها و الساعة و أشراطها، ج 5، ص 1ظ 57
6 . همان، ج 6، ص 1237
7 . نعیم بن حماد المروزى، الفتن، ج 1، ص 373
8 . ابن حجر هیثمى، الصواعق المحرقه، ج 2، ص 478
9 . همان، ج 2، ص 482
10. ثقة الاسلام كلینى، اصول كافى، ترجمهى سید جواد مصطفوى، ج 1
11 . احمد بن على طبرسى، الاحتجاج، تحقیق ابراهیم بهادرى، ج 1، ص 168
12. شیخ سلیمان قندوزى حنفى، ینابیع المودة، ص 179
13. همان
14 . ابن خلكان، وفیات الاعیان، ج 4، ص 562
15. قایماز ذهبى، العبرفى خبر من غبر، ج 3، ص 31
16. خیر الدین زركلى، الاعلام، ج 6، ص 80
17 . لطف اللّه صافى گلپایگانى، امامت و مهدویت، ج 2، ص 56
18 . ر. ك: بحارالأنوار، ج 51، ص 99
منبع: کتاب امام مهدی . رسول رضوی