مضطر کیست؟ اضطرار چیست؟

ذكر جایگاه امام مهدی(عج) در «قرآن كریم» یكی از مباحث جذّاب و مهم در حوزة معارف مهدوی است. آنچه كه پیش روی شما خوانندگان محترم قرار میگیرد، بحثهای زیبایی است از آقای هادیان شیرازی در این باره.
«امّن یجیب المضطرّ إذا دعاه و یكشف السّوء و یجعلكم خلفاء الأرض الهٌ مع الله، قلیلاً ما تذكّرون؛(1)
كیست كه درمانده را زمانی كه او را بخواند اجابت كند و گرفتاری را برطرف…
ذكر جایگاه امام مهدی(عج) در «قرآن كریم» یكی از مباحث جذّاب و مهم در حوزة معارف مهدوی است. آنچه كه پیش روی شما خوانندگان محترم قرار میگیرد، بحثهای زیبایی است از آقای هادیان شیرازی در این باره.
«امّن یجیب المضطرّ إذا دعاه و یكشف السّوء و یجعلكم خلفاء الأرض الهٌ مع الله، قلیلاً ما تذكّرون؛(1)
كیست كه درمانده را زمانی كه او را بخواند اجابت كند و گرفتاری را برطرف سازد و شما را جانشینان این زمین قرار دهد؟ آیا معبودی با خداست؟ چه كم پند میگیرید!»
1. بررسی جایگاه و موقعیّت آیه
خداوند متعال در این آیه و دو آیة قبل و بعد از آن پرسشهایی دربارة بعضی واقعیّتهای جهان هستی مطرح كرده تا بدین وسیله از مردم اعتراف بگیرد كه كسی نمیتواند در این كارها همراه با خدا باشد و شریك او معرّفی شود.
در آیة 60، سۆال دربارة خالق زمین و آسمان، نازل كنندة باران و رویانندة درختان است.
در آیة 61، سۆال دربارة كسی است كه در زمین استقرار و آرامش ایجاد كرد و رودها و كوهها را در آن قرار داد و در میان دو دریا برزخی ساخت؟
و بالأخره در آیة 64، سۆال میكند: چه كسی است كه آفرینش زمین را آغاز میكند؟ سپس آن را برمیگرداند و چه كسی از آسمان و زمین به شما روزی میدهد؟
حال در بین این چهار آیه، در آیة 62 سۆال دربارة این است كه وقتی انسان همچون غریقی در امواج دریا غوطهور است و هیچ پناهگاهی ندارد و از تمام اسباب قطع امید كرده است، در این حالت چه كسی است كه اگر انسان او را صدا زند و از او یاری طلبد، جوابش را میدهد و او را از گرفتاری نجات میدهد؟ آیا غیر از خدایی كه خالق همه چیز و رازق همة مردم است و همة امور از مبدأ و معاد تحت قدرت اوست، كسی شایستة عبودیّت است!؟
این آیه از راه رجوع به فطرت، ما را به خدایی رهنمون میسازد كه انسانهای درمانده و مضطرّ را، در صورتی كه او را بخوانند و از او یاری طلبند، اجابت كرده و از گرفتاری میرهاند.
2. اضطرار چیست؟ مضطرّ كیست؟
اضطرار حالتی درونی است و زمانی به وجود میآید كه انسان هیچ وسیله و پناهگاهی برای حلّ مشكل خود ندارد و دستش از همة راههای طبیعی كوتاه شده است، در این حالت درونش او را به یك وسیلة معنوی راهنمایی میكند و به وسیلة آن، امید و نجات پیدا میكند. دل انسان در حالت اضطرار به گونهای به خداوند متّصل میشود كه آدمی با تمامی وجودش خدا را میبیند و صدایش میزند.
آری، انتظار فرج وقتی از حالت دعاهایی كه فقط بر زبان جاری است، خارج شود و همه به مرحلهای برسند كه واقعاً منتظر قیام امام مهدی(عج) باشند و خود را برای آن روز آماده كنند و با تمام وجود از خداوند درخواست فرج كنند، دعای آنها به اجابت میرسد
این از ویژگیهای انسان است كه هنگام گرفتاری به یاد خدا میافتد و در همه حال او را صدا میزند؛ اگر چه ممكن است بعد از رفع مشكل، دوباره خدا را فراموش كند.
«و اذا مسّ الانسان الضّرّ دعانا لجنبه او قاعداً او قائماً، فلمّا كشفنا عنه ضرّه، مرّ كأن لّم یدعنا إلی ضرٍّ مّسّه ...(2)؛
و هنگامی كه به انسان ناراحتی برسد، ما را در حالی كه به پهلو خوابیده، یا نشسته یا ایستاده است، میخواند. امّا هنگامی كه ناراحتی او را برطرف كردیم چنان میرود، مثل اینكه هرگز ما را برای حلّ مشكلی كه به او رسیده، نخوانده است.»
ناسپاسان مستكبر نیز در گرفتاریها، در حالی كه با اخلاص، خدا را میخوانند با خود عهد میبندند كه در صورت نجات، شكرگزار خدا باشند.
« ... تا اینكه زمانی كه در كشتیها قرار گرفتید و بادهای ملایم آنها را حركت داد و ایشان به آن خوشحال شوند، [ناگهان] طوفان شدیدی میوزد و موج از هر سو به طرف آنها آید و یقین پیدا كنند كه در محاصرة آن قرار گرفتهاند، در این هنگام با اخلاص در دین، خدا را میخوانند كه اگر ما را نجات دهی از سپاسگزاران خواهیم شد، پس چون آنان را رهانید، ناگهان در زمین به ناحق سركشی میكنند.»(3)
در این حالت حتّی مشركان نیز از بتها قطع امید میكنند و فقط به خدا پناه میبرند؛ هر چند كه بعد از رهایی از گرفتاری دوباره به شرك رو آورند.
«فاذا ركبوا فی الفلك دعوا الله مخلصین له الدّین فلمّا نجّاهم الی البرّ إذا هم یشركون؛(4)
هنگامی كه سوار بر كشتی شوند با اخلاص در دین، خدا را میخوانند، امّا وقتی خداوند آنها را به سوی خشكی رساند و نجاتشان داد، در این هنگام مشرك میشوند.»
آری، هنگامی كه امواج بلاها، سختیها و حوادث دردناك، انسان را احاطه كرد و دست او از همه جا كوتاه شد، حجابهایی كه جان او را فرا گرفته بود، كنار میرود و با تمام وجود خدا را میبیند و با اخلاص فراوان او را میخواند، امّا پس از رفع گرفتاریها، دوباره پردههای غفلت سراسر وجود انسان را فرا میگیرد، به همین دلیل، خداوند در بعضی مواقع به مردم سختیهایی میدهد تا به درگاه او روی آورند و تضرّع كنند.
خداوند متعال در آیهای دیگر از «قرآن» پس از بیان همین نكته، كسانی را كه بر اثر سختیها تربیت نشدهاند، توبیخ كرده و میفرماید:
« به یقین ما برای امّتهای پیش از تو [پیامبرانی] را فرستادیم و آنها را به تنگی معاش و بیماری دچار كردیم، شاید به زاری و خاكساری درآیند. پس چرا وقتی مجازات ما به آنها رسید تضرّع نكردند، ولی [حقیقت این است كه] قلبهای آنها سخت شده و شیطان آنچه را انجام میدادند، برایشان زینت داد.»(5)
اگر در جامعهای ظلم و ستم فراگیر شود و مردمی كه به ضعف كشیده شدهاند، یار و یاوری نداشته باشند تا آنها را از این رنج و بلا نجات دهد و تلاش و كوشش آنها برای تغییر اوضاع اثر نداشته باشد، در این حالت اگر مردم با قطع همة واسطهها، ارتباط كامل با خداوند پیدا كنند، آن وعدة الهی كه همان تحقّق خلافت در زمین برای مۆمنان صالح و مستضعفان روی زمین است، محقّق خواهد شد
بنابراین رنج و سختی از عوامل مهمّ بازگشت به سوی خداست؛ امّا كسی كه بر اثر گناه سنگدل شود، شیطان در درون او راه مییابد و اعمال زشت او را زینت میدهد و راه بازگشت به سوی خدا را بر او میبندد.
3. رابطة اضطرار و اجابت دعا
از آیة محلّ بحث میتوان دریافت كه برای اجابت دعا، تحقّق دو شرط لازم است:
1. انسان به حدّ اضطرار و درماندگی برسد. «امّن یجیب المضطرّ»
2. انسان از تمام اسباب مادّی نا امید شود و با تمام وجود، فقط خدا را بخواند. «إذا دعاه»
در این حالت، انسان ارتباط قوی و محكمی با خدا پیدا كرده و خداوند نیز دعای او را مستجاب و گرفتاری او را برطرف میكند. «و یكشف السّوء»
اگر مریض است، عافیت خود را به دست میآورد. اگر گرفتار است، رهایی مییابد. اگر فقیر است، بینیاز میشود. اگر از گناهانش پشیمان است، توبهاش پذیرفته میشود. اگر هراسناك است، امنیّت به دست میآورد.
و بالأخره اگر در جامعهای ظلم و ستم فراگیر شود و مردمی كه به ضعف كشیده شدهاند، یار و یاوری نداشته باشند تا آنها را از این رنج و بلا نجات دهد و تلاش و كوشش آنها برای تغییر اوضاع اثر نداشته باشد، در این حالت اگر مردم با قطع همة واسطهها، ارتباط كامل با خداوند پیدا كنند، آن وعدة الهی كه همان تحقّق خلافت در زمین برای مۆمنان صالح و مستضعفان روی زمین است، محقّق خواهد شد.
این بخش از آیه كه میفرماید: «و یجعلكم خلفاء الأرض» بیانگر خواستة مهمّی است كه مردم باید طالب آن باشند و همین جمله قرینهای است كه یكی از مصادیق سوء چیره شدن ظالمان بر مستضعفانی است كه، پناهگاهی جز خدا ندارند. بنابراین اگر در این حال مستضعفان، با اخلاص تمام خدا را بخوانند، وعدة الهی محقّق میشود و آنها وارث زمین میگردند.بنابراین، آیاتی كه در بحثهای گذشته بیان شد و در آنها خداوند وعده داده بود كه دین الهی بر همة ادیان غلبه پیدا میكند و حق بر باطل پیروز میشود و مۆمنان صالح و مستضعفان، وارث زمین میشوند و... زمانی محقّق میشود كه مردم، خود قدم اوّل را بردارند و با تمام وجود برای رسیدن به این اهداف كوشا باشند.
آیاتی كه در بحثهای گذشته بیان شد و در آنها خداوند وعده داده بود كه دین الهی بر همة ادیان غلبه پیدا میكند و حق بر باطل پیروز میشود و مۆمنان صالح و مستضعفان، وارث زمین میشوند و... زمانی محقّق میشود كه مردم، خود قدم اوّل را بردارند و با تمام وجود برای رسیدن به این اهداف كوشا باشند
4. مصادیق آیة مورد بحث
از مصادیق بارز این آیه، مردمی هستند كه با تحمّل همة سختیها و گرفتاریها، زمینة حكومت جهانی حضرت مهدی(عج)، را فراهم میكنند.
در روایتی از پیامبر اكرم(ص) آمده است كه:
«بعد از من خلفایی میآیند و پس از آن امیرانی میآیند و بعد از آن پادشاهانی میآیند و پس از آن جبّارانی میآیند، سپس مردی از خاندان من قیام میكند و زمین را پر از عدل میكند، همانطور كه از ظلم پر شده بود.»(6)
در حالت عادّی، مردم وقتی خواهان عدالتند كه اجرای آن به نفع خودشان باشد و در جایی كه عدالت برای آنها ضرر داشته باشد، پذیرای آن نیستند، امّا زمانی كه با تمام وجود طعم ظلم را چشیدند، از دل و جان در همة شرایط، عدالت را میپذیرند. فراهم شدن این آمادگی نیز كار آسانی نیست.
حضرت مهدی(عج) نیز در نامة خود به محمّد بن عثمان، مردم را به دعا برای تعجیل فرج ترغیب كرده و فرمودهاند:
برای تعجیل فرج زیاد دعا كنید، چون همین دعا موجب فرج شماست.(7)
وجود مبارك آن حضرت نیز از مصادیق مضطرّهایی هستند كه با مشاهدة ضعف و خواری مسلمانان و ظلم ستمگران به آنها، در مقدّسترین مكان روی زمین دست به دعا برمیدارد و تقاضای كشف سوء میكند. امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه میفرماید:
این آیه در مورد قیام كنندهای از آل محمّد(ص) است، به خدا سوگند، او همان مضطرّ است، هنگامی كه در مقام ابراهیم دو ركعت نماز میخواند و با دست به سوی خدا دعا میكند، پس خداوند به او جواب میدهد و ناراحتیاش را برطرف میكند و او را در زمین خلیفه قرار میدهد.(8)
آری، انتظار فرج وقتی از حالت دعاهایی كه فقط بر زبان جاری است، خارج شود و همه به مرحلهای برسند كه واقعاً منتظر قیام امام مهدی(عج) باشند و خود را برای آن روز آماده كنند و با تمام وجود از خداوند درخواست فرج كنند، دعای آنها به اجابت میرسد.
اللهم عجل لولیک الفرج
پینوشتها:
1. سورة نمل (27)، آیة 62.
2. سورة یونس (10)، آیة 12.
3. همان، آیات 22 و 23.
4. سورة عنكبوت (29)، آیة 65.
5. سورة انعام (6)، آیات 42و43.
6. متقی هندی، علاء الدّین علی، كنز العمّال، ج 14، ص 265، ح38667.
7. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص223.
8.عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثّقلین، ج 4، ص 94.
منبع:ماهنامه موعود شماره 111
عبدالرّسول هادیان شیرازی
«امّن یجیب المضطرّ إذا دعاه و یكشف السّوء و یجعلكم خلفاء الأرض الهٌ مع الله، قلیلاً ما تذكّرون؛(1)
كیست كه درمانده را زمانی كه او را بخواند اجابت كند و گرفتاری را برطرف سازد و شما را جانشینان این زمین قرار دهد؟ آیا معبودی با خداست؟ چه كم پند میگیرید!»
1. بررسی جایگاه و موقعیّت آیه
خداوند متعال در این آیه و دو آیة قبل و بعد از آن پرسشهایی دربارة بعضی واقعیّتهای جهان هستی مطرح كرده تا بدین وسیله از مردم اعتراف بگیرد كه كسی نمیتواند در این كارها همراه با خدا باشد و شریك او معرّفی شود.
در آیة 60، سۆال دربارة خالق زمین و آسمان، نازل كنندة باران و رویانندة درختان است.
در آیة 61، سۆال دربارة كسی است كه در زمین استقرار و آرامش ایجاد كرد و رودها و كوهها را در آن قرار داد و در میان دو دریا برزخی ساخت؟
و بالأخره در آیة 64، سۆال میكند: چه كسی است كه آفرینش زمین را آغاز میكند؟ سپس آن را برمیگرداند و چه كسی از آسمان و زمین به شما روزی میدهد؟
حال در بین این چهار آیه، در آیة 62 سۆال دربارة این است كه وقتی انسان همچون غریقی در امواج دریا غوطهور است و هیچ پناهگاهی ندارد و از تمام اسباب قطع امید كرده است، در این حالت چه كسی است كه اگر انسان او را صدا زند و از او یاری طلبد، جوابش را میدهد و او را از گرفتاری نجات میدهد؟ آیا غیر از خدایی كه خالق همه چیز و رازق همة مردم است و همة امور از مبدأ و معاد تحت قدرت اوست، كسی شایستة عبودیّت است!؟
این آیه از راه رجوع به فطرت، ما را به خدایی رهنمون میسازد كه انسانهای درمانده و مضطرّ را، در صورتی كه او را بخوانند و از او یاری طلبند، اجابت كرده و از گرفتاری میرهاند.
2. اضطرار چیست؟ مضطرّ كیست؟
اضطرار حالتی درونی است و زمانی به وجود میآید كه انسان هیچ وسیله و پناهگاهی برای حلّ مشكل خود ندارد و دستش از همة راههای طبیعی كوتاه شده است، در این حالت درونش او را به یك وسیلة معنوی راهنمایی میكند و به وسیلة آن، امید و نجات پیدا میكند. دل انسان در حالت اضطرار به گونهای به خداوند متّصل میشود كه آدمی با تمامی وجودش خدا را میبیند و صدایش میزند.
آری، انتظار فرج وقتی از حالت دعاهایی كه فقط بر زبان جاری است، خارج شود و همه به مرحلهای برسند كه واقعاً منتظر قیام امام مهدی(عج) باشند و خود را برای آن روز آماده كنند و با تمام وجود از خداوند درخواست فرج كنند، دعای آنها به اجابت میرسد
این از ویژگیهای انسان است كه هنگام گرفتاری به یاد خدا میافتد و در همه حال او را صدا میزند؛ اگر چه ممكن است بعد از رفع مشكل، دوباره خدا را فراموش كند.
«و اذا مسّ الانسان الضّرّ دعانا لجنبه او قاعداً او قائماً، فلمّا كشفنا عنه ضرّه، مرّ كأن لّم یدعنا إلی ضرٍّ مّسّه ...(2)؛
و هنگامی كه به انسان ناراحتی برسد، ما را در حالی كه به پهلو خوابیده، یا نشسته یا ایستاده است، میخواند. امّا هنگامی كه ناراحتی او را برطرف كردیم چنان میرود، مثل اینكه هرگز ما را برای حلّ مشكلی كه به او رسیده، نخوانده است.»
ناسپاسان مستكبر نیز در گرفتاریها، در حالی كه با اخلاص، خدا را میخوانند با خود عهد میبندند كه در صورت نجات، شكرگزار خدا باشند.
« ... تا اینكه زمانی كه در كشتیها قرار گرفتید و بادهای ملایم آنها را حركت داد و ایشان به آن خوشحال شوند، [ناگهان] طوفان شدیدی میوزد و موج از هر سو به طرف آنها آید و یقین پیدا كنند كه در محاصرة آن قرار گرفتهاند، در این هنگام با اخلاص در دین، خدا را میخوانند كه اگر ما را نجات دهی از سپاسگزاران خواهیم شد، پس چون آنان را رهانید، ناگهان در زمین به ناحق سركشی میكنند.»(3)
در این حالت حتّی مشركان نیز از بتها قطع امید میكنند و فقط به خدا پناه میبرند؛ هر چند كه بعد از رهایی از گرفتاری دوباره به شرك رو آورند.
«فاذا ركبوا فی الفلك دعوا الله مخلصین له الدّین فلمّا نجّاهم الی البرّ إذا هم یشركون؛(4)
هنگامی كه سوار بر كشتی شوند با اخلاص در دین، خدا را میخوانند، امّا وقتی خداوند آنها را به سوی خشكی رساند و نجاتشان داد، در این هنگام مشرك میشوند.»
آری، هنگامی كه امواج بلاها، سختیها و حوادث دردناك، انسان را احاطه كرد و دست او از همه جا كوتاه شد، حجابهایی كه جان او را فرا گرفته بود، كنار میرود و با تمام وجود خدا را میبیند و با اخلاص فراوان او را میخواند، امّا پس از رفع گرفتاریها، دوباره پردههای غفلت سراسر وجود انسان را فرا میگیرد، به همین دلیل، خداوند در بعضی مواقع به مردم سختیهایی میدهد تا به درگاه او روی آورند و تضرّع كنند.
خداوند متعال در آیهای دیگر از «قرآن» پس از بیان همین نكته، كسانی را كه بر اثر سختیها تربیت نشدهاند، توبیخ كرده و میفرماید:
« به یقین ما برای امّتهای پیش از تو [پیامبرانی] را فرستادیم و آنها را به تنگی معاش و بیماری دچار كردیم، شاید به زاری و خاكساری درآیند. پس چرا وقتی مجازات ما به آنها رسید تضرّع نكردند، ولی [حقیقت این است كه] قلبهای آنها سخت شده و شیطان آنچه را انجام میدادند، برایشان زینت داد.»(5)
اگر در جامعهای ظلم و ستم فراگیر شود و مردمی كه به ضعف كشیده شدهاند، یار و یاوری نداشته باشند تا آنها را از این رنج و بلا نجات دهد و تلاش و كوشش آنها برای تغییر اوضاع اثر نداشته باشد، در این حالت اگر مردم با قطع همة واسطهها، ارتباط كامل با خداوند پیدا كنند، آن وعدة الهی كه همان تحقّق خلافت در زمین برای مۆمنان صالح و مستضعفان روی زمین است، محقّق خواهد شد
بنابراین رنج و سختی از عوامل مهمّ بازگشت به سوی خداست؛ امّا كسی كه بر اثر گناه سنگدل شود، شیطان در درون او راه مییابد و اعمال زشت او را زینت میدهد و راه بازگشت به سوی خدا را بر او میبندد.
3. رابطة اضطرار و اجابت دعا
از آیة محلّ بحث میتوان دریافت كه برای اجابت دعا، تحقّق دو شرط لازم است:
1. انسان به حدّ اضطرار و درماندگی برسد. «امّن یجیب المضطرّ»
2. انسان از تمام اسباب مادّی نا امید شود و با تمام وجود، فقط خدا را بخواند. «إذا دعاه»
در این حالت، انسان ارتباط قوی و محكمی با خدا پیدا كرده و خداوند نیز دعای او را مستجاب و گرفتاری او را برطرف میكند. «و یكشف السّوء»
اگر مریض است، عافیت خود را به دست میآورد. اگر گرفتار است، رهایی مییابد. اگر فقیر است، بینیاز میشود. اگر از گناهانش پشیمان است، توبهاش پذیرفته میشود. اگر هراسناك است، امنیّت به دست میآورد.
و بالأخره اگر در جامعهای ظلم و ستم فراگیر شود و مردمی كه به ضعف كشیده شدهاند، یار و یاوری نداشته باشند تا آنها را از این رنج و بلا نجات دهد و تلاش و كوشش آنها برای تغییر اوضاع اثر نداشته باشد، در این حالت اگر مردم با قطع همة واسطهها، ارتباط كامل با خداوند پیدا كنند، آن وعدة الهی كه همان تحقّق خلافت در زمین برای مۆمنان صالح و مستضعفان روی زمین است، محقّق خواهد شد.
این بخش از آیه كه میفرماید: «و یجعلكم خلفاء الأرض» بیانگر خواستة مهمّی است كه مردم باید طالب آن باشند و همین جمله قرینهای است كه یكی از مصادیق سوء چیره شدن ظالمان بر مستضعفانی است كه، پناهگاهی جز خدا ندارند. بنابراین اگر در این حال مستضعفان، با اخلاص تمام خدا را بخوانند، وعدة الهی محقّق میشود و آنها وارث زمین میگردند.بنابراین، آیاتی كه در بحثهای گذشته بیان شد و در آنها خداوند وعده داده بود كه دین الهی بر همة ادیان غلبه پیدا میكند و حق بر باطل پیروز میشود و مۆمنان صالح و مستضعفان، وارث زمین میشوند و... زمانی محقّق میشود كه مردم، خود قدم اوّل را بردارند و با تمام وجود برای رسیدن به این اهداف كوشا باشند.
آیاتی كه در بحثهای گذشته بیان شد و در آنها خداوند وعده داده بود كه دین الهی بر همة ادیان غلبه پیدا میكند و حق بر باطل پیروز میشود و مۆمنان صالح و مستضعفان، وارث زمین میشوند و... زمانی محقّق میشود كه مردم، خود قدم اوّل را بردارند و با تمام وجود برای رسیدن به این اهداف كوشا باشند
4. مصادیق آیة مورد بحث
از مصادیق بارز این آیه، مردمی هستند كه با تحمّل همة سختیها و گرفتاریها، زمینة حكومت جهانی حضرت مهدی(عج)، را فراهم میكنند.
در روایتی از پیامبر اكرم(ص) آمده است كه:
«بعد از من خلفایی میآیند و پس از آن امیرانی میآیند و بعد از آن پادشاهانی میآیند و پس از آن جبّارانی میآیند، سپس مردی از خاندان من قیام میكند و زمین را پر از عدل میكند، همانطور كه از ظلم پر شده بود.»(6)
در حالت عادّی، مردم وقتی خواهان عدالتند كه اجرای آن به نفع خودشان باشد و در جایی كه عدالت برای آنها ضرر داشته باشد، پذیرای آن نیستند، امّا زمانی كه با تمام وجود طعم ظلم را چشیدند، از دل و جان در همة شرایط، عدالت را میپذیرند. فراهم شدن این آمادگی نیز كار آسانی نیست.
حضرت مهدی(عج) نیز در نامة خود به محمّد بن عثمان، مردم را به دعا برای تعجیل فرج ترغیب كرده و فرمودهاند:
برای تعجیل فرج زیاد دعا كنید، چون همین دعا موجب فرج شماست.(7)
وجود مبارك آن حضرت نیز از مصادیق مضطرّهایی هستند كه با مشاهدة ضعف و خواری مسلمانان و ظلم ستمگران به آنها، در مقدّسترین مكان روی زمین دست به دعا برمیدارد و تقاضای كشف سوء میكند. امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه میفرماید:
این آیه در مورد قیام كنندهای از آل محمّد(ص) است، به خدا سوگند، او همان مضطرّ است، هنگامی كه در مقام ابراهیم دو ركعت نماز میخواند و با دست به سوی خدا دعا میكند، پس خداوند به او جواب میدهد و ناراحتیاش را برطرف میكند و او را در زمین خلیفه قرار میدهد.(8)
آری، انتظار فرج وقتی از حالت دعاهایی كه فقط بر زبان جاری است، خارج شود و همه به مرحلهای برسند كه واقعاً منتظر قیام امام مهدی(عج) باشند و خود را برای آن روز آماده كنند و با تمام وجود از خداوند درخواست فرج كنند، دعای آنها به اجابت میرسد.
اللهم عجل لولیک الفرج
پینوشتها:
1. سورة نمل (27)، آیة 62.
2. سورة یونس (10)، آیة 12.
3. همان، آیات 22 و 23.
4. سورة عنكبوت (29)، آیة 65.
5. سورة انعام (6)، آیات 42و43.
6. متقی هندی، علاء الدّین علی، كنز العمّال، ج 14، ص 265، ح38667.
7. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص223.
8.عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثّقلین، ج 4، ص 94.
منبع:ماهنامه موعود شماره 111
عبدالرّسول هادیان شیرازی