0%
جمعه ، ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

پرتال تخصصی تبیان مهدویت

تبیان مهدویت ، بزرگترین پایگاه اینترنتی مهدویت

تعليم و آموختن قرآنى كه امير المؤمنين‌عليه السلام جمع كرده بود

تعليم و آموختن قرآنى كه امير المؤمنين‌عليه السلام جمع كرده بود
از امام باقر عليه السلام روايت است كه فرمود: «چون قايم - عجل الله فرجه الشريف - بپاخيزد، خيمه‌هايى نصب مى‌شود براى كسانى، تا قرآن را همان‌گونه كه خداوند - جل جلاله - آن را نازل فرموده، به مردم بياموزند. پس دشوارترين كار براى كسانى است كه آن را حفظ كرده‌اند، زيرا با اين تاليف اختلاف دارد».(۵۶) و در احتجاج آمده: هنگامى كه رسول خداصلى الله عليه وآله وفات يافت،…
از امام باقر عليه السلام روايت است كه فرمود: «چون قايم - عجل الله فرجه الشريف - بپاخيزد، خيمه‌هايى نصب مى‌شود براى كسانى، تا قرآن را همان‌گونه كه خداوند - جل جلاله - آن را نازل فرموده، به مردم بياموزند. پس دشوارترين كار براى كسانى است كه آن را حفظ كرده‌اند، زيرا با اين تاليف اختلاف دارد».(56)
و در احتجاج آمده: هنگامى كه رسول خداصلى الله عليه وآله وفات يافت، على عليه السلام قرآن را جمع كرد و آن را نزد مهاجرين و انصار برد و بر آنان عرضه كرد، زيرا پيامبر اكرم‌صلى الله عليه وآله او را به اين كار وصيت فرموده بود. پس چون ابوبكر آن را گشود، در اولين صفحه‌اى كه باز كرد، رسوايى‌هاى قوم آشكار شد. عمر برآشفت و گفت: اى على! آن را بازگردان كه ما را به آن نيازى نيست. پس حضرت اميرعليه السلام آن را گرفت و رفت.
آن‌گاه زيد بن ثابت را كه قارى قرآن بود، احضار كردند. عمر به او گفت: على قرآن را نوشته بود، آورد، ولى در آن رسوايى‌هاى مهاجرين و انصار بود و ما نظرمان بر اين است كه قرآن را جمع كنيم و فضيحت‌هاى مهاجرين و انصار را از آن بيندازيم. زيد راى موافق داد، ولى گفت: اگر من قرآن را آن‌طور كه شما مى‌خواهيد جمع كردم و بعد از آن على قرآن خودش را آشكار كرد، آيا زحمت‌هاى شما هدر نمى‌رود؟ عمر گفت: چاره‌اى جز اين نيست كه او را بكشيم و از او راحت شويم. پس حيله‌اى به كار بردند تا به دست خالد بن وليد آن حضرت را بكشند ولى نتوانستند.
چون عمر به خلافت رسيد، از على عليه السلام خواست آن قرآن را بياورد تا ميان خودشان آن را تحريف كنند. به آن حضرت گفت: يا اباالحسن! خوب بود قرآنى كه نزد ابى‌بكر آوردى، حالا بياورى تا بر آن اجتماع كنيم.
على عليه السلام فرمود: «هيهات! هيچ‌راهى به سوى آن نيست، من در آن موقع آن‌را آوردم تا حجت بر شما تمام كرده، روز قيامت نگوييد ما از اين قرآن غافل بوديم، يا به من نگوييد كه تو آن را نياوردى. البته قرآنى كه نزد من است جز پاكيزگان و اوصيا از فرزندان من هيچ‌كس به آن دست نمى‌يابد».
عمر گفت: آيا وقت معينى براى آشكار ساختن اين قرآن هست؟ فرمود: «آرى؛ هنگامى كه قايم از فرزندان ما قيام كند، آن را ظاهر نمايد و مردم را بر آن وا مى‌دارد، پس سنت بر آن جارى مى‌گردد».(57)
تاریخ و ساعت انتشار :
۲۲:۱۹:۴۹ ~~~ ۱۳۹۹/۱۱/۰۸
دسته بندی :
تشرفات و رهیافتگان
با مهدی

بنر های حاشیه پست

اظهار نظر در مورد تعليم و آموختن قرآنى كه امير المؤمنين‌عليه السلام جمع كرده بود .::. پرتال تخصصی تبیان مهدویت

*
*
دانلود مستقیم