مقصد اوّل فضيلت و ثواب انتظار
بيان برخى از روايات و اخبارى كه در ثواب و فضيلت انتظار، از معصومينعليهم السلام نقل شده است.
در كمال الدين(۶) از حضرت صادقعليه السلام روايت شده كه فرمودند:
«هر يك از شما كه با ايمان بميرد و در حال انتظار باشد، مثل كسى است كه در خيمه حضرت قايمعليه السلام و در خدمت آن جناب باشد».(۷)
امام صادقعليه السلام در حديث ديگرى از پدران خود و از حضرت اميرالمومنين…
بيان برخى از روايات و اخبارى كه در ثواب و فضيلت انتظار، از معصومينعليهم السلام نقل شده است.
در كمال الدين(6) از حضرت صادقعليه السلام روايت شده كه فرمودند:
«هر يك از شما كه با ايمان بميرد و در حال انتظار باشد، مثل كسى است كه در خيمه حضرت قايمعليه السلام و در خدمت آن جناب باشد».(7)
امام صادقعليه السلام در حديث ديگرى از پدران خود و از حضرت اميرالمومنين «عليهم اسلام» روايت نموده است كه ايشان فرمودند:
«هر كه انتظار فرج ما را داشته باشد؛ مانند كسى است كه در راه خدا در خون خودش غلطيده باشد».(8)
همچنين امام صادقعليه السلام فرمودند:
«خوشا به حال شيعيان قايم ما كه در زمان غيبت ايشان، انتظار ظهور او را داشته باشند و در زمان ظهورش نيز، اطاعت او نمايند، هم اينان هستند كه اولياى خدايند(9) و در روز جزا، هيچ ترس و حزنى ندارند».(10)
از رسول خداصلى الله عليه وآله روايت شده كه فرمودند:
«افضل عبادتها، انتظار فرج داشتن است».(11)
در كتاب بحارالانوار(12) از عبدالحميد واسطى(13) نقل شده كه مىگويد:
به حضرت امام محمد باقرعليه السلام عرض كردم: ما به جهت انتظار اين امر از كسب و كار و بازار خود دست برداشتهايم؛ به گونهاى كه نزديك است برخى از ما به گدايى دچار شويم.
امام باقرعليه السلام فرمودند:
«اى عبدالحميد! آيا گمان مىكنى، كسى كه در راه خدا چنين كند، خداوند فرج و گشايش به او نمىدهد؟ آرى، به خدا قسم كه گشايش و فرج خواهد داد. خدا رحمت كند بندهاى را كه خودش را براى يارى ما آماده نگه مىدارد، خدا رحمت كند بندهاى را كه امر ما را احيا مىكند».
عرض كردم: اگر پيش از ظهور قايم شما، در حال انتظار بميرم چه ثوابى دارم؟
امام فرمود: «هر يك از شما كه در حال انتظار حضرت قايمعليه السلام از دنيا برود و عزم يارى كردن ايشان را در زمان ظهورش داشته باشد؛ مثل كسى است كه در ركاب او جهاد كرده و شهيد شده باشد».(14)
از حضرت امام زين العابدينعليه السلام نقل شده كه فرمودند:
«انتظار فرج داشتن، از افضل اعمال است».(15)
در كتاب «احتجاج»(16) نيز از امام زين العابدينعليه السلام روايت شده كه به ابوخالد كابلى فرمودند: «زمان غيبت ولى خدا، طولانى خواهد شد، همان كه دوازدهمين وصى رسول خداصلى الله عليه وآله و امام بعد از آن جناب است. اى اباخالد! به درستى كه مومنانى كه در زمان غايب بودن او مىباشند و اعتقاد و يقين به امامت وى دارند و انتظار زمان ظهورش را مىكشند، از اهل هر زمانى بهترند؛ زيرا كه خداوند تبارك و تعالى؛ چنان عقل و معرفت و هوشى به آنها عطا مىفرمايد كه غايب بودن امامشان با حضور او، نزد آنها يكسان است، و آنان را در آن زمان به منزله كسانى قرار داده كه در خدمت رسول خداصلى الله عليه وآله با كافران و به وسيله شمشير، جهاد نمودهاند. ايشان مومنان خالص و شيعيان حقيقى ما هستند و به راستى كه دعوت كنندگان به سوى دين خداى عزوجل در آشكار و نهان مىباشند».(17)
و در خبر ديگر است كه فرمودند:(18) «هر مومنى كه در زمان غيبت قايم ما بر ولايت ما ثابت بماند، حق تعالى ثواب هزار شهيد را به او عطا مىفرمايد، كه مثل شهداى بدر و احد باشند».(19)
مولف گويد: چون باقى بودن بر حال انتظار، لازمه ثبوت بر ولايت و علامت آن است؛ لذا مىتوان اين ثوابها را بر آن اثبات نمود.
در كتاب كمال الدين،(20) از صقر بن ابى دلف(21) روايت شده كه مىگويد:
از حضرت امام محمد تقىعليه السلام شنيدم كه فرمودند:
«امام بعد از من پسرم على است، امر او امر من و گفتار او گفتار من و اطاعت او اطاعت من است. امام بعد از او پسرش حسن است، امر او امر پدرش على مىباشد، قول او قول پدرش و طاعت او طاعت پدرش است».
آنگاه ساكت شدند، عرض كردم: يابن رسول الله! پس امام بعد از امام حسن عسكرىعليه السلام كيست؟
حضرت گريه شديدى نموده؛ آنگاه فرمودند:
«به درستى كه امام بعد از امام حسن عسكرىعليه السلام، پسر اوست؛ كه قايم به حق و منتظر است».
گفتم: يابن رسول الله! چرا او را قايم مىنامند؟
فرمودند: «زيرا زمانى قيام مىفرمايد كه نام او از ميان رفته باشد و بيشتر معتقدين به امامت او، به جهت غيبت طولانى، از دين برگردند».
گفتم: چرا او را منتظر نامند؟
فرمودند: به جهت آنكه براى او غيبتى اتفاق مىافتد كه آن روزگاران بسيار مىشود و زمان آن طول مىكشد، پس مومنان خالص به انتظار او باقى مىمانند، و شك كنندگان او را انكار مىكنند، و انكار كنندگان ذكر او را استهزا مىنمايند. كسانى كه براى ظهورش وقت معين مىكنند، دروغگو مىباشند و كسانى كه عجله مىكنند هلاك مىشوند؛ يعنى از دين بر مىگردند؛ اما كسانى كه فرمانبردار امامان خود هستند؛ (يعنى چون و چرا نمىكنند و به دستورالعمل امامان دين رفتار مىكنند) نجات مىيابند».(22)
مولف گويد: مراد از عجلهاى كه باعث هلاكت مىشود را در مقدمه كتاب «كنز الغنايم» بيان نمودهام.(23)
از حضرت اميرمومنانعليه السلام روايت است كه فرمودند: «منتظر فرج باشيد و از رحمت خداوند نااميد نباشيد؛ به درستى كه پسنديدهترين اعمال به سوى حق تعالى، انتظار فرج است».(24)
از حضرت صادقعليه السلام روايت شده كه فرمودند:
«اگر هر يك از شما در حالتى بميرد كه انتظار ظهور امام زمانعليه السلام را داشته باشد؛ مانند كسى است كه با حضرت قايمعليه السلام و در خيمه آن حضرت باشد».
آنگاه اندكى سكوت كرده و سپس فرمودند:
«بلكه مانند كسى است كه در ركاب او جهاد كند».
و سپس فرمودند: «نه، به خدا قسم! بلكه مانند كسى است كه در ركاب حضرت رسول خداصلى الله عليه وآله شهيد شده باشد».(25)
حقير گويد: در اين حديث، سه درجه از ثواب را به تدريج ذكر فرمودهاند كه براى منتظران ظهور حضرت قايم - عجل الله تعالى فرجه الشريف - خواهد بود.
در كتاب بحارالانوار از حضرت اميرمومنانعليه السلام حديث روايت شده كه خلاصهاش چنين است:
خداوند متعال به كسانى كه در زمان غيبت امام، انتظار ظهور او را دارند و دين خود را محكم نگاه مىدارند، ثواب و پاداش واقعى و كامل را عطا مىفرمايد؛ مانند آنچه كه در مقابل عمل به احكام واقعى و عبادات صحيح قرار داده است؛ گرچه آنها به سبب غايب بودن آن حضرت، دسترسى به فهميدن حكمهاى واقعى و عبادات حقيقى نداشته باشند.
يعنى به ازاى اعمال و عبادات ظاهريه كه مطابق تكليف فعلى خود به جا مىآورند، اجر و ثواب اعمال و عبادات كامل حقيقى را مرحمت مىفرمايد، به واسطه فضيلت زيادى كه انتظار ظهور امامعليه السلام دارد.
در كتاب «نجم الثاقب»(26) از كتاب غيبت شيخ طوسىرحمه الله(27) نقل كرده كه مفضل(28) مىگويد:
در خدمت امام صادقعليه السلام سخنى از قايم - عجل الله تعالى فرجه الشريف - ذكر كرديم و اينكه اگر كسى از اصحاب ما بميرد و انتظار امام زمانعليه السلام را داشته باشد، حضرت فرمودند:
«آنگاه كه حضرت قايمعليه السلام ظهور فرمايند، شخصى بر سر قبر مومن مىآيد و به او مىگويد: اى فلانى! به درستى كه صاحب و امام تو ظهور كرده است، پس اگر خواهى كه به او ملحق شوى، ملحق شو و اگر مىخواهى در نعمت پروردگارت باقى بمانى پس همين جا اقامت داشته باش».(29)
مولف گويد: از اين حديث ظاهر مىشود كه مسيله زنده شدن در زمان ظهور آن بزرگوار، يكى از فوايد انتظار است؛ چنانكه اين فايده در دعاى براى آن حضرت نيز وارد شده است.(30)
از ابى حمزه(31) روايت شده است كه مىگويد: به حضرت صادقعليه السلام عرض كردم: فدايت شوم! من پير و بىقوه شدهام و اجلم نزديك شده است و مىترسم پيش از وقوع امر فرج شما بميرم.
حضرت فرمودند: «اى اباحمزه! هر كسى كه به ما ايمان بياورد و حديث ما را تصديق كند و منتظر زمان فرج ما باشد، مثل كسى مىماند كه در زير علم حضرت قايم - عجل الله تعالى فرجه الشريف - شهيد شده باشد؛ بلكه ثواب كسى را دارد كه در ركاب حضرت رسولصلى الله عليه وآله شهيد شده باشد».(32)
در حديث ديگرى از آن حضرت روايت شده كه فرمودند:
«هر يك از شماها كه بميرد؛ در حالى كه انتظار فرج را داشته باشد، نزد حق تعالى افضل است از بسيارى از شهيدان بدر و احد».(33)
در برهان(34) از مسعده(35) روايت شده كه گفته است:
در محضر مبارك حضرت صادقعليه السلام بودم كه پيرمردى خميده وارد شد؛ در حالى كه به عصاى خود تكيه نموده بود، سلام كرد و حضرت نيز جواب سلامش را دادند؛ آنگاه عرض كرد: يابن رسول الله! دست خود را بدهيد تا من ببوسم.
حضرت دست خود را دادند و او بوسيد؛ آنگاه شروع به گريه كرد.
حضرت صادقعليه السلام فرمودند:
«اى شيخ و اى پيرمرد! چرا گريه مىكنى؟»
عرض كرد: فدايت شوم! به اندازه صد سال است كه عمرم در انتظار قايم شما گذشته است؛ هر ماهى كه نو مىشود، مىگويم در اين ماه ظاهر مىشود، و هر سالى كه تازه مىشود، مىگويم در اين سال واقع مىشود؛ اكنون پير و ناتوان شدهام و اجلم فرا رسيده؛ ولى هنوز به مراد دل خود نرسيدهام و ظهور فرج شما را نديدهام.
«مولف گويد:
گذشت عمر من اندر فراق يار دريغ
ز هجر غرقه خون شد دل فكار دريغ
شد از فراقش روز من سياه چون شب تار
گذشت عمر و بمردم در انتظار، دريغ»
پس چرا گريه نكنم و حال آنكه بعضى از شما (اهل بيتعليهم السلام) را پراكنده در اطراف زمين و بعضى ديگر را كشته به ظلم اعداى دين مىبينم؟
حضرت صادقعليه السلام نيز گريان شدند و فرمودند:
«اى شيخ! اگر زنده ماندى تا زمانى كه قايم ما را ببينى، به مقام رفيع بسيار عالى خواهى رسيد و اگر پيش از ظهور آن حضرت و در انتظار ايشان مردى، پس در روز قيامت در زمره آل محمد «صلوات الله عليهم اجمعين» محشور خواهى شد. و آل محمد «صلى الله عليه و آله» ما هستيم كه امر نموده كه همه به ما تمسك نمايند، در آنجا كه فرمود:
«انى مخلف فيكم الثقلين فتمسكوا بهما لن تضلوا؛ كتاب الله و عترتى اهل بيتى»؛(36) به درستى كه من دو چيز بزرگ عالى مقام در ميان شما مىگذارم، پس به آنها متوسل شويد تا هيچ وقت گمراه نشويد، يكى كتاب خدا؛ قرآن و ديگرى عترت من كه اهل بيت من هستند».
آن پيرمرد، چون اين بشارت و مژده عظيم را شنيد، جزع و گريهاش ساكت گرديد و گفت: مرا با وجود اين بشارت، باكى از مرگ نيست.
آنگاه حضرت صادقعليه السلام فرمودند:
«اى پيرمرد! بدان كه قايم ما از صلب حضرت امام حسن عسكرىعليه السلام متولد خواهد شد، او نيز از صلب امام على النقىعليه السلام به دنيا خواهد آمد و امام على النقىعليه السلام از امام محمد تقىعليه السلام و ايشان از حضرت على بن موسىعليه السلام و امام رضاعليه السلام از صلب حضرت موسى كاظمعليه السلام كه او پسر من مىباشد و از من متولد شده است. ما دوازده نفريم كه تمام ما معصوم و از هر گناه و آلودگى، پاك مىباشيم».(37)
تذكر: اختلافى كه در ثواب انتظار امام زمانعليه السلام در بعضى از اخبار و روايات مشاهده مىشود، به جهت تفاوت در درجات انتظار و معرفت و تقواى منتظران است؛ البته كه هر كسى شناخت و تقوايش كاملتر است، ثوابش نيز بيشتر و كاملتر خواهد بود.
در كمال الدين(6) از حضرت صادقعليه السلام روايت شده كه فرمودند:
«هر يك از شما كه با ايمان بميرد و در حال انتظار باشد، مثل كسى است كه در خيمه حضرت قايمعليه السلام و در خدمت آن جناب باشد».(7)
امام صادقعليه السلام در حديث ديگرى از پدران خود و از حضرت اميرالمومنين «عليهم اسلام» روايت نموده است كه ايشان فرمودند:
«هر كه انتظار فرج ما را داشته باشد؛ مانند كسى است كه در راه خدا در خون خودش غلطيده باشد».(8)
همچنين امام صادقعليه السلام فرمودند:
«خوشا به حال شيعيان قايم ما كه در زمان غيبت ايشان، انتظار ظهور او را داشته باشند و در زمان ظهورش نيز، اطاعت او نمايند، هم اينان هستند كه اولياى خدايند(9) و در روز جزا، هيچ ترس و حزنى ندارند».(10)
از رسول خداصلى الله عليه وآله روايت شده كه فرمودند:
«افضل عبادتها، انتظار فرج داشتن است».(11)
در كتاب بحارالانوار(12) از عبدالحميد واسطى(13) نقل شده كه مىگويد:
به حضرت امام محمد باقرعليه السلام عرض كردم: ما به جهت انتظار اين امر از كسب و كار و بازار خود دست برداشتهايم؛ به گونهاى كه نزديك است برخى از ما به گدايى دچار شويم.
امام باقرعليه السلام فرمودند:
«اى عبدالحميد! آيا گمان مىكنى، كسى كه در راه خدا چنين كند، خداوند فرج و گشايش به او نمىدهد؟ آرى، به خدا قسم كه گشايش و فرج خواهد داد. خدا رحمت كند بندهاى را كه خودش را براى يارى ما آماده نگه مىدارد، خدا رحمت كند بندهاى را كه امر ما را احيا مىكند».
عرض كردم: اگر پيش از ظهور قايم شما، در حال انتظار بميرم چه ثوابى دارم؟
امام فرمود: «هر يك از شما كه در حال انتظار حضرت قايمعليه السلام از دنيا برود و عزم يارى كردن ايشان را در زمان ظهورش داشته باشد؛ مثل كسى است كه در ركاب او جهاد كرده و شهيد شده باشد».(14)
از حضرت امام زين العابدينعليه السلام نقل شده كه فرمودند:
«انتظار فرج داشتن، از افضل اعمال است».(15)
در كتاب «احتجاج»(16) نيز از امام زين العابدينعليه السلام روايت شده كه به ابوخالد كابلى فرمودند: «زمان غيبت ولى خدا، طولانى خواهد شد، همان كه دوازدهمين وصى رسول خداصلى الله عليه وآله و امام بعد از آن جناب است. اى اباخالد! به درستى كه مومنانى كه در زمان غايب بودن او مىباشند و اعتقاد و يقين به امامت وى دارند و انتظار زمان ظهورش را مىكشند، از اهل هر زمانى بهترند؛ زيرا كه خداوند تبارك و تعالى؛ چنان عقل و معرفت و هوشى به آنها عطا مىفرمايد كه غايب بودن امامشان با حضور او، نزد آنها يكسان است، و آنان را در آن زمان به منزله كسانى قرار داده كه در خدمت رسول خداصلى الله عليه وآله با كافران و به وسيله شمشير، جهاد نمودهاند. ايشان مومنان خالص و شيعيان حقيقى ما هستند و به راستى كه دعوت كنندگان به سوى دين خداى عزوجل در آشكار و نهان مىباشند».(17)
و در خبر ديگر است كه فرمودند:(18) «هر مومنى كه در زمان غيبت قايم ما بر ولايت ما ثابت بماند، حق تعالى ثواب هزار شهيد را به او عطا مىفرمايد، كه مثل شهداى بدر و احد باشند».(19)
مولف گويد: چون باقى بودن بر حال انتظار، لازمه ثبوت بر ولايت و علامت آن است؛ لذا مىتوان اين ثوابها را بر آن اثبات نمود.
در كتاب كمال الدين،(20) از صقر بن ابى دلف(21) روايت شده كه مىگويد:
از حضرت امام محمد تقىعليه السلام شنيدم كه فرمودند:
«امام بعد از من پسرم على است، امر او امر من و گفتار او گفتار من و اطاعت او اطاعت من است. امام بعد از او پسرش حسن است، امر او امر پدرش على مىباشد، قول او قول پدرش و طاعت او طاعت پدرش است».
آنگاه ساكت شدند، عرض كردم: يابن رسول الله! پس امام بعد از امام حسن عسكرىعليه السلام كيست؟
حضرت گريه شديدى نموده؛ آنگاه فرمودند:
«به درستى كه امام بعد از امام حسن عسكرىعليه السلام، پسر اوست؛ كه قايم به حق و منتظر است».
گفتم: يابن رسول الله! چرا او را قايم مىنامند؟
فرمودند: «زيرا زمانى قيام مىفرمايد كه نام او از ميان رفته باشد و بيشتر معتقدين به امامت او، به جهت غيبت طولانى، از دين برگردند».
گفتم: چرا او را منتظر نامند؟
فرمودند: به جهت آنكه براى او غيبتى اتفاق مىافتد كه آن روزگاران بسيار مىشود و زمان آن طول مىكشد، پس مومنان خالص به انتظار او باقى مىمانند، و شك كنندگان او را انكار مىكنند، و انكار كنندگان ذكر او را استهزا مىنمايند. كسانى كه براى ظهورش وقت معين مىكنند، دروغگو مىباشند و كسانى كه عجله مىكنند هلاك مىشوند؛ يعنى از دين بر مىگردند؛ اما كسانى كه فرمانبردار امامان خود هستند؛ (يعنى چون و چرا نمىكنند و به دستورالعمل امامان دين رفتار مىكنند) نجات مىيابند».(22)
مولف گويد: مراد از عجلهاى كه باعث هلاكت مىشود را در مقدمه كتاب «كنز الغنايم» بيان نمودهام.(23)
از حضرت اميرمومنانعليه السلام روايت است كه فرمودند: «منتظر فرج باشيد و از رحمت خداوند نااميد نباشيد؛ به درستى كه پسنديدهترين اعمال به سوى حق تعالى، انتظار فرج است».(24)
از حضرت صادقعليه السلام روايت شده كه فرمودند:
«اگر هر يك از شما در حالتى بميرد كه انتظار ظهور امام زمانعليه السلام را داشته باشد؛ مانند كسى است كه با حضرت قايمعليه السلام و در خيمه آن حضرت باشد».
آنگاه اندكى سكوت كرده و سپس فرمودند:
«بلكه مانند كسى است كه در ركاب او جهاد كند».
و سپس فرمودند: «نه، به خدا قسم! بلكه مانند كسى است كه در ركاب حضرت رسول خداصلى الله عليه وآله شهيد شده باشد».(25)
حقير گويد: در اين حديث، سه درجه از ثواب را به تدريج ذكر فرمودهاند كه براى منتظران ظهور حضرت قايم - عجل الله تعالى فرجه الشريف - خواهد بود.
در كتاب بحارالانوار از حضرت اميرمومنانعليه السلام حديث روايت شده كه خلاصهاش چنين است:
خداوند متعال به كسانى كه در زمان غيبت امام، انتظار ظهور او را دارند و دين خود را محكم نگاه مىدارند، ثواب و پاداش واقعى و كامل را عطا مىفرمايد؛ مانند آنچه كه در مقابل عمل به احكام واقعى و عبادات صحيح قرار داده است؛ گرچه آنها به سبب غايب بودن آن حضرت، دسترسى به فهميدن حكمهاى واقعى و عبادات حقيقى نداشته باشند.
يعنى به ازاى اعمال و عبادات ظاهريه كه مطابق تكليف فعلى خود به جا مىآورند، اجر و ثواب اعمال و عبادات كامل حقيقى را مرحمت مىفرمايد، به واسطه فضيلت زيادى كه انتظار ظهور امامعليه السلام دارد.
در كتاب «نجم الثاقب»(26) از كتاب غيبت شيخ طوسىرحمه الله(27) نقل كرده كه مفضل(28) مىگويد:
در خدمت امام صادقعليه السلام سخنى از قايم - عجل الله تعالى فرجه الشريف - ذكر كرديم و اينكه اگر كسى از اصحاب ما بميرد و انتظار امام زمانعليه السلام را داشته باشد، حضرت فرمودند:
«آنگاه كه حضرت قايمعليه السلام ظهور فرمايند، شخصى بر سر قبر مومن مىآيد و به او مىگويد: اى فلانى! به درستى كه صاحب و امام تو ظهور كرده است، پس اگر خواهى كه به او ملحق شوى، ملحق شو و اگر مىخواهى در نعمت پروردگارت باقى بمانى پس همين جا اقامت داشته باش».(29)
مولف گويد: از اين حديث ظاهر مىشود كه مسيله زنده شدن در زمان ظهور آن بزرگوار، يكى از فوايد انتظار است؛ چنانكه اين فايده در دعاى براى آن حضرت نيز وارد شده است.(30)
از ابى حمزه(31) روايت شده است كه مىگويد: به حضرت صادقعليه السلام عرض كردم: فدايت شوم! من پير و بىقوه شدهام و اجلم نزديك شده است و مىترسم پيش از وقوع امر فرج شما بميرم.
حضرت فرمودند: «اى اباحمزه! هر كسى كه به ما ايمان بياورد و حديث ما را تصديق كند و منتظر زمان فرج ما باشد، مثل كسى مىماند كه در زير علم حضرت قايم - عجل الله تعالى فرجه الشريف - شهيد شده باشد؛ بلكه ثواب كسى را دارد كه در ركاب حضرت رسولصلى الله عليه وآله شهيد شده باشد».(32)
در حديث ديگرى از آن حضرت روايت شده كه فرمودند:
«هر يك از شماها كه بميرد؛ در حالى كه انتظار فرج را داشته باشد، نزد حق تعالى افضل است از بسيارى از شهيدان بدر و احد».(33)
در برهان(34) از مسعده(35) روايت شده كه گفته است:
در محضر مبارك حضرت صادقعليه السلام بودم كه پيرمردى خميده وارد شد؛ در حالى كه به عصاى خود تكيه نموده بود، سلام كرد و حضرت نيز جواب سلامش را دادند؛ آنگاه عرض كرد: يابن رسول الله! دست خود را بدهيد تا من ببوسم.
حضرت دست خود را دادند و او بوسيد؛ آنگاه شروع به گريه كرد.
حضرت صادقعليه السلام فرمودند:
«اى شيخ و اى پيرمرد! چرا گريه مىكنى؟»
عرض كرد: فدايت شوم! به اندازه صد سال است كه عمرم در انتظار قايم شما گذشته است؛ هر ماهى كه نو مىشود، مىگويم در اين ماه ظاهر مىشود، و هر سالى كه تازه مىشود، مىگويم در اين سال واقع مىشود؛ اكنون پير و ناتوان شدهام و اجلم فرا رسيده؛ ولى هنوز به مراد دل خود نرسيدهام و ظهور فرج شما را نديدهام.
«مولف گويد:
گذشت عمر من اندر فراق يار دريغ
ز هجر غرقه خون شد دل فكار دريغ
شد از فراقش روز من سياه چون شب تار
گذشت عمر و بمردم در انتظار، دريغ»
پس چرا گريه نكنم و حال آنكه بعضى از شما (اهل بيتعليهم السلام) را پراكنده در اطراف زمين و بعضى ديگر را كشته به ظلم اعداى دين مىبينم؟
حضرت صادقعليه السلام نيز گريان شدند و فرمودند:
«اى شيخ! اگر زنده ماندى تا زمانى كه قايم ما را ببينى، به مقام رفيع بسيار عالى خواهى رسيد و اگر پيش از ظهور آن حضرت و در انتظار ايشان مردى، پس در روز قيامت در زمره آل محمد «صلوات الله عليهم اجمعين» محشور خواهى شد. و آل محمد «صلى الله عليه و آله» ما هستيم كه امر نموده كه همه به ما تمسك نمايند، در آنجا كه فرمود:
«انى مخلف فيكم الثقلين فتمسكوا بهما لن تضلوا؛ كتاب الله و عترتى اهل بيتى»؛(36) به درستى كه من دو چيز بزرگ عالى مقام در ميان شما مىگذارم، پس به آنها متوسل شويد تا هيچ وقت گمراه نشويد، يكى كتاب خدا؛ قرآن و ديگرى عترت من كه اهل بيت من هستند».
آن پيرمرد، چون اين بشارت و مژده عظيم را شنيد، جزع و گريهاش ساكت گرديد و گفت: مرا با وجود اين بشارت، باكى از مرگ نيست.
آنگاه حضرت صادقعليه السلام فرمودند:
«اى پيرمرد! بدان كه قايم ما از صلب حضرت امام حسن عسكرىعليه السلام متولد خواهد شد، او نيز از صلب امام على النقىعليه السلام به دنيا خواهد آمد و امام على النقىعليه السلام از امام محمد تقىعليه السلام و ايشان از حضرت على بن موسىعليه السلام و امام رضاعليه السلام از صلب حضرت موسى كاظمعليه السلام كه او پسر من مىباشد و از من متولد شده است. ما دوازده نفريم كه تمام ما معصوم و از هر گناه و آلودگى، پاك مىباشيم».(37)
تذكر: اختلافى كه در ثواب انتظار امام زمانعليه السلام در بعضى از اخبار و روايات مشاهده مىشود، به جهت تفاوت در درجات انتظار و معرفت و تقواى منتظران است؛ البته كه هر كسى شناخت و تقوايش كاملتر است، ثوابش نيز بيشتر و كاملتر خواهد بود.