مصرع با شروع حرف ( ل )
لبریزشدازهجراو،پیمانه ی صبرم
ترسم دگرویرانه گردد خانه ی صبرم
* * *
لب لعل روان بخش اش،چوآید درسخن روزی پی بوسیدنش آید،فرودازآسمان عیسی(ع)
* * *
لحظه به لحظه هرنفس،منتظریم وملتمس دادرسا!به دادرس،دل شده درهوای تو
* * *
لحظه ی آمدنت،صدهزاران گل سرخ دررهت می کاریم،گربرآید نفسی
* * *
لحظه ای بنما نظر،کزبهر دیدارت بسی راهی کوه وبیابانم،نمی آیی چرا؟
* * *
لرزنده چون کواکب گاه سپیده دم شمع شبی سیاهم وچشمم به راه تو
* * *
لطفی…
* * *
لب لعل روان بخش اش،چوآید درسخن روزی پی بوسیدنش آید،فرودازآسمان عیسی(ع)
* * *
لحظه به لحظه هرنفس،منتظریم وملتمس دادرسا!به دادرس،دل شده درهوای تو
* * *
لحظه ی آمدنت،صدهزاران گل سرخ دررهت می کاریم،گربرآید نفسی
* * *
لحظه ای بنما نظر،کزبهر دیدارت بسی راهی کوه وبیابانم،نمی آیی چرا؟
* * *
لرزنده چون کواکب گاه سپیده دم شمع شبی سیاهم وچشمم به راه تو
* * *
لطفی…
لبریزشدازهجراو،پیمانه ی صبرم
ترسم دگرویرانه گردد خانه ی صبرم
ترسم دگرویرانه گردد خانه ی صبرم
* * *
لب لعل روان بخش اش،چوآید درسخن روزی
پی بوسیدنش آید،فرودازآسمان عیسی(ع)
پی بوسیدنش آید،فرودازآسمان عیسی(ع)
* * *
لحظه به لحظه هرنفس،منتظریم وملتمس
دادرسا!به دادرس،دل شده درهوای تو
دادرسا!به دادرس،دل شده درهوای تو
* * *
لحظه ی آمدنت،صدهزاران گل سرخ
دررهت می کاریم،گربرآید نفسی
دررهت می کاریم،گربرآید نفسی
* * *
لحظه ای بنما نظر،کزبهر دیدارت بسی
راهی کوه وبیابانم،نمی آیی چرا؟
راهی کوه وبیابانم،نمی آیی چرا؟
* * *
لرزنده چون کواکب گاه سپیده دم
شمع شبی سیاهم وچشمم به راه تو
شمع شبی سیاهم وچشمم به راه تو
* * *
لطفی کن وخلق را،زغم برهان
بنمای رخ،ای جمال سبحانی!
بنمای رخ،ای جمال سبحانی!
* * *
لوث وثن از زمانه سازد پاک
نام صنم از میانه بردارد
نام صنم از میانه بردارد
* * *
لهیب هجر توسوزاند تاروپودم را
به آب وصل،ازاوگیر،انتقامم را
به آب وصل،ازاوگیر،انتقامم را