مصرع با شروع حرف ( چ )

چراغ خانه را روشن کنید،آواز بگذارید!
کسی باید بیاید،لای دررا،باز بگذارید!
* * *
چشمان بی فروغم،درانتظار رویت
هر جمعه می شمارد،یک هفته بی قراری
* * *
چشمان تو،تفسیر آیات شکفتن
دستان تو،شعربلند پایداری است
* * *
چشمان من،سپیدشد،ازبس که خیره ماند
شاید بیایی از ره و،از غم درآری ام
* * *
چشم فتّان او،بلای دل است
دل،فدای بلای حضرت دوست
* * *
چنان با ضربه…
چراغ خانه را روشن کنید،آواز بگذارید!
کسی باید بیاید،لای دررا،باز بگذارید!
* * *
چشمان بی فروغم،درانتظار رویت
هر جمعه می شمارد،یک هفته بی قراری
* * *
چشمان تو،تفسیر آیات شکفتن
دستان تو،شعربلند پایداری است
* * *
چشمان من،سپیدشد،ازبس که خیره ماند
شاید بیایی از ره و،از غم درآری ام
* * *
چشم فتّان او،بلای دل است
دل،فدای بلای حضرت دوست
* * *
چنان با ضربه های حیدری،اعجاز خواهدکرد
که از دیوار،هم،گل نغمه ی تکبیر می آید
* * *
چو آفتاب جهان تاب،رو متاب زما
که روزروشن ما،گشته شام تار ،امروز
* * *
چوفانوس،چشمانم ازآتش وانتظاراست
بیا،ورنه تاصبح،می پژمردروشنایم
* * *
چون دیده ی نرگس ،که شدازروی توروشن
دارد،هوس نرگس شهلای تو،چشمم
* * *
چون سلیمان(ع)جهان،مسخرکن
که درانگشت توست خاتم صبح
* * *
چه خوب می شداگردرپگاه فصل حضور
ازآفتاب جمالت،زمانه پرمی شد
* * *
چه می شود گل نرگس!درآیی اربه چمن
بیا،که مرغ دلم میل بوستان دارد
کسی باید بیاید،لای دررا،باز بگذارید!
* * *
چشمان بی فروغم،درانتظار رویت
هر جمعه می شمارد،یک هفته بی قراری
* * *
چشمان تو،تفسیر آیات شکفتن
دستان تو،شعربلند پایداری است
* * *
چشمان من،سپیدشد،ازبس که خیره ماند
شاید بیایی از ره و،از غم درآری ام
* * *
چشم فتّان او،بلای دل است
دل،فدای بلای حضرت دوست
* * *
چنان با ضربه های حیدری،اعجاز خواهدکرد
که از دیوار،هم،گل نغمه ی تکبیر می آید
* * *
چو آفتاب جهان تاب،رو متاب زما
که روزروشن ما،گشته شام تار ،امروز
* * *
چوفانوس،چشمانم ازآتش وانتظاراست
بیا،ورنه تاصبح،می پژمردروشنایم
* * *
چون دیده ی نرگس ،که شدازروی توروشن
دارد،هوس نرگس شهلای تو،چشمم
* * *
چون سلیمان(ع)جهان،مسخرکن
که درانگشت توست خاتم صبح
* * *
چه خوب می شداگردرپگاه فصل حضور
ازآفتاب جمالت،زمانه پرمی شد
* * *
چه می شود گل نرگس!درآیی اربه چمن
بیا،که مرغ دلم میل بوستان دارد